کتاب حجر

مریض بودن

کد : 83354 | تاریخ : 14/06/1395

مساله 1ـ ‏مریض اگر بیماریش منجربه مرگش نشود و مرضش مرض موت‏‎ ‎‏نباشد، مثل سالم است در اینکه تمام تصرفاتش صحیح و نافذ است. بلی اگر‏‎ ‎
‎[[page 291]]‎‏وصیت بکند، فقط در سه یک اموالش نفوذ دارد مثل سالم، و اگر بیماریش‏‎ ‎‏متصل به موت باشد اشکالی نیست که وصیت او نیز در سه یک اموالش فقط‏‎ ‎‏نافذ است. و اشکالی نیست که تصرفاتی که می کند به نحو متعارف و ثمن المثل‏‎ ‎‏و تصرفات دیگر از قبیل خوردن و آشامیدن و مهمانی و سایر مخارج دیگرش نیز‏‎ ‎‏نافذ و صحیح است. و امّا تصرفات تبرعیۀ او مثل هبه و وقف و صدقه و صلح‏‎ ‎‏بی عوض و چیزهایی که از این قبیل است و موجب ضرر به ورثه است، محل‏‎ ‎‏اشکال است، و اقوی نفوذ آن است مطلقاً، و حال او حال سالم است در جمیع‏‎ ‎‏تصرفات.‏

مساله 2 ـ ‏اگر کسی در مرض موت اقرار کند که به فلان کس بدهکاری دارم‏‎ ‎‏یا فلان مال من از فلان شخص است، پس اگر متهم نیست به اینکه می خواهد‏‎ ‎‏ضرر به ورثه برساند یا نفع به دیگری، اقرارش در همه چیزی نافذ است و باید‏‎ ‎‏عمل شود؛ گرچه اقرار کند که تمام مالم مال فلان است، و امّا اگر قرائنی در کار‏‎ ‎‏است که گمان می رود بخواهد دروغ بگوید، مثل اینکه با وارث خود دشمنی‏‎ ‎‏دارد که گمان می رود بخواهد ضرر به آنها بزند یا با یکی محبت شدید دارد که‏‎ ‎‏گمان می رود بخواهد به او نفع برساند، در این صورت اقرارش در زیادی بر ثلث‏‎ ‎‏مالش نفوذ ندارد و می توانند ورثه قبول نکنند.‏

مساله 3 ـ ‏اگر معلوم نباشد که مریضی که اقرار کرده متهم است یا مامون‏‎ ‎‏است، اقوی آن است که اقرارش نافذ نیست و بهتر آن است که وارث با کسی که‏‎ ‎‏مریض برای او اقرار کرده مصالحه کنند.‏

مساله 4 ـ ‏ثلثی که در اقرار و وصیت گفته شد، باید حساب شود از تمام‏‎ ‎‏دارایی میت در حال مردنش از عین و دین و منفعت و حق و غیر اینها هر چه‏‎ ‎‏هست.‏

‎ ‎

‎[[page 292]]‎

انتهای پیام /*