کتاب نذر و قسم

کد : 83363 | تاریخ : 14/06/1395

‏مراد از قسم آن است که سوگند یاد کند که کاری را بکند یا نکند بعد از این،‏‎ ‎‏مثل اینکه بگوید والله فلان روز را روزه می گیرم یا والله فلان کار را نمی کنم و از‏‎ ‎‏برای آن شرایط و احکامی است.‏

مساله 1 ـ ‏شرط است که قسم با لفظ باشد، و در آدم لال با اشاره نیز صحیح‏‎ ‎‏است، ولکن به نوشتن صحیح نیست و لازم نیست که لفظ عربی باشد و به‏‎ ‎‏فارسی و سایر زبانها نیز واقع می شود.‏

مساله 2 ـ ‏شرط است که قسم به خدا باشد چه به ذات مقدس یا به اسمی‏‎ ‎‏که برای خدای تعالی است مثل «الله » در عربی و «خدا» در فارسی یا به وصفی‏‎ ‎‏که به غیر خدا گفته نمی شود مثل «رحمن» یا به وصفی که از مختصات خداست‏‎ ‎‏مثل آفرینندۀ زمین و آسمان، یا صفاتی که اگر گفته شود بی قرینه خداوند را‏‎ ‎‏می فهماند، مثل پروردگار، آفریننده، روزی دهنده؛ و اگر از صفاتی است که هم‏‎ ‎‏به خدا نسبت می دهند و هم به غیر خدا و از ذکر آن بدون قرینه، خدا فهمیده‏‎ ‎‏نمی شود، پس اگر به این قسم صفات قسم بخورد و مرادش خدا باشد، احتیاط‏‎ ‎‏واجب آن است که به حکم قسم عمل کند.‏

مساله 3 ـ ‏در اینکه فلان لفظ قسم است یا نه باید به فهم مردم رجوع کرد؛‏‎ ‎‏هر چه را قسم دانستند قسم است. و ظاهر آن است اگر گفت به حق خدا، به‏‎ ‎
‎[[page 315]]‎‏جلال خدا، به عظمت خدا، اینها قسم است، بلکه بعید نیست که اگر بگوید به‏‎ ‎‏علم خدا، به قدرت خدا، آن هم قسم باشد.‏

مساله 4 ـ ‏قسم به پیغمبران و امامان و به چیزهای مقدس مثل قرآن، کعبه،‏‎ ‎‏و امثال آنها صحیح نیست.‏

مساله 5 ـ ‏اگر بگوید به خدا من این کار را می کنم اگر خدا بخواهد و مراد‏‎ ‎‏تبرّک نباشد، بلکه واقعاً تعلیق باشد قسم واقع نمی شود، حتی اگر قسم به بجا‏‎ ‎‏آوردن کار واجبی باشد یا ترک کردن چیز حرام باشد. و اگر بگوید به خدا این کار‏‎ ‎‏را می کنم اگر فلانی بخواهد، پس اگر آن شخص خواست که آن عمل را بکند،‏‎ ‎‏قسم واقع می شود و اگر نخواست واقع نمی شود. و اگر گفت قسم به خدا اگر زید‏‎ ‎‏آمد فلان کار را می کنم، اگر زید آمد قسم واقع است و باید عمل کند والاّ نباید‏‎ ‎‏عمل کند.‏

مساله 6 - ‏شرط است در صحیح بودن قسم، آنکه قسم خورنده عاقل و‏‎ ‎‏بالغ باشد و قصد و اختیار داشته باشد، بلکه اگر در حال شدت خشم قسم‏‎ ‎‏بخورد به طوری که قصد از او سلب شود صحیح نیست.‏

مساله 7 ـ ‏قسم اولاد با منع پدر و قسم زن با منع شوهر درست نیست، مگر‏‎ ‎‏آنکه منع کند از کار واجب یا از ترک حرام، و در صورتی که منع آنها متوجه به‏‎ ‎‏مورد قسم باشد بعید نیست که قسم آنها واقع نشود.‏

مساله 8 ـ ‏اگر اولاد و زن قسم بخورند بدون اذن پدر و شوهر بعید نیست‏‎ ‎‏که قسم آنها واقع نشود حتی در قسم به بجا آوردن واجب و بجا نیاوردن حرام،‏‎ ‎‏لکن نباید احتیاط را ترک کرد.‏

مساله 9 ـ ‏اگر قسم بخورد که واجبی یا مستحبی را ترک کند یا حرامی یا‏‎ ‎‏مکروهی را بجا بیاورد قسمش صحیح نیست و اگر مورد قسم به حسب حکم‏‎ ‎‏شرع مباح است ولی به حسب منافع و اغراض عقلایی رجحان و مزیت داشته‏‎ ‎
‎[[page 316]]‎‏باشد قسم صحیح است و باید عمل شود، بلکه اگر از این جهت نیز هیچ طرف‏‎ ‎‏بر طرف دیگر مزیت نداشته باشد بعید نیست صحیح باشد و باید عمل شود،‏‎ ‎‏بلی اگر به حسب غرض عقلا طرف مقابل مزیت دارد قسم صحیح نیست، مثل‏‎ ‎‏آنکه قسم بخورد دوای مقوی نخورد.‏

مساله 10 ـ ‏بعد از آنکه قسم واقع شد با شرایط صحتش، واجب است وفا‏‎ ‎‏کند به موجب آن، و حرام است مخالفت آن و باید در صورت مخالفت کفاره‏‎ ‎‏بدهد.‏

مساله 11 ـ ‏کفاره در صورتی واجب است که عمداً مخالفت کند و اگر از‏‎ ‎‏روی نادانی و یا فراموشی و یا غفلت و یا از روی اضطراب یا اجبار و اکراه باشد،‏‎ ‎‏کفاره واجب نیست.‏

مساله 12 ـ‏ کفارۀ قسم یک بنده آزاد کردن یا ده نفر مستمند را طعام دادن و‏‎ ‎‏یا پوشاندن است و اگر نتوانست انجام اینها را، سه روز باید روزه بگیرد.‏

‎ ‎

‎[[page 317]]‎

انتهای پیام /*