کتاب طلاق

صیغۀ طلاق

کد : 83398 | تاریخ : 14/06/1395

مساله 1 ـ ‏طلاق واقع نمی شود مگر آنکه بگوید «انت طالق» یا «فلانة طالق»‏‎ ‎‏و بالجمله باید به لفظ «طالق» باشد و به غیر آن واقع نمی شود، حتی مثل «انت‏‎ ‎‏الطالق» که الف و لام دارد، چه برسد به مثل «مطلّقة» یا «طلّقت»، پس به الفاظ‏‎ ‎‏غیر صریح و کنایه هم واقع نمی شود.‏

مساله 2 ـ ‏چند زن را با یک صیغۀ طلاق می توان طلاق داد، مثل اینکه دو‏‎ ‎‏زن داشته باشد و بگوید «هما طالقان» یا بیشتر داشته باشد و بگوید «هنّ طوالق».‏‎ ‎مساله 3 ـ ‏طلاق به غیر صیغۀ عربی با لغتهای دیگر در حال قدرت داشتن‏‎ ‎‏بر عربی واقع نمی شود، پس طلاق به فارسی یا ترکی و غیر اینها با امکان عربی‏‎ ‎‏باطل است.‏

مساله 4ـ ‏شرط است که طلاق به طور تنجیزواقع شود، پس اگربگوید «اگر‏‎ ‎
‎[[page 386]]‎‏زید بیاید انت طالق» یا بگوید «اگر آفتاب طلوع کند انت طالق» طلاق صحیح‏‎ ‎‏نیست، بلی اگر تعلیق کند به چیزی که حاصل است، مثل اینکه بگوید «اگر فلان‏‎ ‎‏زن، زن من است، فهی طالق» ظاهراً صحیح است.‏

مساله 5 ـ ‏اگر مکرر کند صیغۀ طلاق را بدون آنکه رجوعی در بین واقع‏‎ ‎‏شود یک طلاق محسوب می شود، و همین طور اگر بگوید «انت طالق ثلاثاً» یک‏‎ ‎‏طلاق واقع می شود.‏

مساله 6 ـ ‏شرط است در صحت طلاق، آنکه نزد دو شاهد مرد عادل، واقع‏‎ ‎‏شود که هر دو صیغۀ طلاق را بشنوند و باید هر دو با هم باشند و کفایت نمی کند‏‎ ‎‏آنکه نزد یکی از آنها طلاق دهد و نزد دیگری در مجلس دیگر طلاق دهد.‏

مساله 7 ـ ‏دو شاهد باید غیر از کسی که طلاق را جاری می کند باشند و غیر‏‎ ‎‏از شوهر زن باشند.‏

مساله 8 ـ ‏اگر دو شاهد عادل باشند پیش کسی که طلاق می دهد، و فاسق‏‎ ‎‏باشند یا یکی از آنها فاسق باشد واقعاً، ترتیب آثار صحت بر آن طلاق مشکل‏‎ ‎‏است، گرچه بی وجه نیست.‏

‎ ‎

‎[[page 387]]‎

انتهای پیام /*