چکیده
شورای نگهبان، به عنوان یکی از مهمترین نهادهای حکومتی در نظام جمهوری اسلامی ایران، از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار بوده و چشمگیری نقش آن از منظر قانون اساسی، تا حدی است که نبود آن در کنار مجلس قانونگذاری، موجب عدم اعتبار مجلس میگردد.
با مطالعه و بررسی همه جانبه این نهاد، ابتدا از طریق تحلیلی تطبیقی با نهادهای مشابه در سایر کشورها به تبیین جایگاه و فلسفه وجودی این نهاد پرداخته و سپس به بررسی ساختار و کلیه کار ویژههای مربوطه اعم از مرتبط با قوه تقنین و غیرمرتبط با آن، پرداختهایم. در این راستا برخی از این وظایف و صلاحیتها به دلیل اهمیت، از نقطهنظر ویژه مدنظر واقع شدهاند.
از آنجا که اصل نظارت، اصلی مفروض، مقبول و شناختهشده در هر مدیریتی است، مدیریت در سطح کلان کشور نیز جدا از این مقوله نبوده و به نوعی نظارت جزء ارکان آن محسوب میگردد. بدین ترتیب، نهاد مکتبشناس و قانونشناس شورای نگهبان با ترکیبی از اسلامشناسان و حقوقدانان، مسئولیت نظارت بر امر خطیر قانونگذاری و عدم مغایرت قوانین عادی با قانون سیاسی و شرع مقدس را عهدهدار است.
نظارت بر انتخابات نیز به عنوان امری تعیینکننده که به طور مستقیم یا غیرمستقیم مرتبط با ارکان نظام است، بنا به تصریح اصل نود و نهم قانون اساسی، از صلاحیتهای این نهاد شمرده شده، اما به دلیل عدم اشاره به نوع و ماهیت چنین نظارتی، دیدگاههای معارضی در مورد آن ابراز گردیده که دو نظریه "نظارت استصوابی" و "نظارت استطلاعی" از آن جمله است و در میان این مناقشات، از آنجا که این نهاد، خود عهدهدار تفسیر قانون اساسی است، به تفسیر این اصل اقدام نموده و نوع نظارت خویش را از نوع "استصوابی" معرفی نموده است.
علیرغم لازمالاجرا دانستن این تفسیر، به دلیل اشکالات و نواقص موجود، همچنان میدان بحث و تبادل نظرهای علمی در این نظریه باز بوده، با بهرهگیری از مفاهیم و مباحث فقهی ـ حقوقی و تحلیل و نقد برخی مستندات، درصدد ارائه نظریه استطلاعی بودن نظارت برآمدهایم که در نوع خود میتواند به خوبی تأمینکننده یک نظارت کارآمد، منطقی و منصفانه باشد.
[[page 1]]