چکیده
شریعتی از آن دسته روشنفکران مذهبی به شمار میآید که در پی بکارگیری نیروی مذهب در راستای تحول سیاسی به منظور رویارویی با حکومت بود. اندیشههای شریعتی که برداشتی نو و کاملاً بدیع از آموزههای اسلام و متفاوت با برداشت سنتی بود، مورد استقبال اقشار مختلف قرار گرفت، قرائت ایدئولوژیک شریعتی از مفاهیم اسلامی در گرایش نسل جوان به ستیزهجویی علیه حکومت شاه تأثیر بسزایی داشت، تعامل و همفکری شریعتی با فعالان عرصه سیاست و مذهب مانند مهندس بازرگان، آیتالله طالقانی، بهشتی، مطهری و ... در تکامل فکری و طرح نظرات سیاسی و دینیاش نقش داشت.
شریعتی در حوزه اندیشه و عمل سیاسی با روحانیت به کنش و واکنشهای مختلفی دست زد. نظرات او در باب مذهب تشیع و نقدهای متناقض بر کارکرد روحانیت هنوز هم، تازگی و جذابیت خود را حفظ کرده و قضاوتهای گوناگونی را در مجامع حوزوی و دانشگاهی برانگیخته است.
واکنش روحانیت در برابر پدیده شریعتی با توجه به لایههای فکری موجود در میان روحانیت، مختلف و متنوع بوده است. روحانیت در برابر شریعتی عکسالعملهایی از جنس تمجید و تحسین، تمجید همراه با تنقید، تنقید ملازم با توبیخ، توبیخ به اضافه تکفیر و ... بوده است، این تمجیدها و تکفیرها از جانب روحانیون دلایل خاصی داشت که در حد و اندازه مقال مذکور مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته است.
[[page 1]]