بررسی تطبیقی عشق از دیدگاه مولوی و امام خمینی (س)

کد : 87321 | تاریخ : 07/06/1395

چکیده

‏اهمیت مولوی و آثار به جا مانده از او مخصوصاً مثنوی بر همگان آشکار است و کتاب‌های بسیاری در مورد او و آثارش نوشته شده اما در مورد امام خمینی تا کنون بیشتر به جنبۀ سیاسی و اجتماعی شخصیت ‌ایشان پرداخته شده است در صورتی که یکی از ابعاد مهم شخصیتی ‌این یگانه دوران بعد ادبی عرفانی اوست حتّی جایگاه ‌ایشان را در قلّه عرفان امروز و در اوج می‌توان در نظر گرفت امّا در میان آثار گوناگون به خوبی شاهدیم که ‌این بعد ادبی مظلوم واقع شده است در نتیجه پرداختن به بعد عرفانی و ادبی شخصیت حضرت امام خمینی (ره) که حتّی جنبه سیاسی و اجتماعی زندگی ‌ایشان را تحت‌الشعاع قرار داده بود از اهمیت فوق‌العاده بالایی برخوردار است و بررسی و شناخت شباهت‌ها و تفاوت‌های عرفان او مخصوصاً در موضوع عشق با عارفی چون مولوی که او نیز از قرن 7 در قلۀ عرفان به سر می‌برد نکات بسیار مهمی‌ را برای ما آشکار می‌کند از جمله تا حدودی سیر تکامل و تحول عرفان از قرن 7 تا قرون معاصر با مقایسه ‌این دو عارف بزرگ نشان داده می‌شود و نیز دیدگاه خاص هر کدام را در مورد عشق و نقش آن در تکامل انسان و شباهت‌ها و تفاوت‌های ‌این دو دیدگاه را درمی‌یابیم. حضرت امام (ره) حدود چهل اثر از خود به جای گذارده است که برخی از آن‌ها به زبان عربی است. کتب عرفانی امام که به نثر تألیف شده، غالباً در زمره دشوارترین متون عرفانی جای دارد و مطالب دشوار عرفانی را با قلم و بیان خاص خود نگاشته؛ محتوای ‌این آثار به‌گونه‌ای است که گاه در حیطه یک پژوهش ادبی چون‌ این رساله نمی‌گنجد. با توجه به نکات ذکر شده و نیز به دلیل تعداد و حجم زیاد آثار امام و مولوی تحقیق فوق بر آثار منظوم ‌این دو عارف بزرگ منحصر شده، اما برای توضیح بیشتر و فهم بهتر مطالب مخصوصاً در مورد حضرت امام هر جا نیازی احساس می‌شد از آثار منثور وی نیز شواهدی آورده شده است.‏

‎ ‎

‎[[page 1]]‎

انتهای پیام /*