چکیده
مبحث "وحدت اسلامی" از دیرباز اهمیت بسزایی نزد شارع مقدس داشته و از سوی اولیای دین نیز پیوسته مورد تأکید بوده است. با این وجود از همان ابتدای صدر اسلام این اصل حیاتی مورد خدشه قرار گرفت. کشمکش بر سر قدرت و گسترش نزاعهای داخلی در جهان اسلام، باعث غفلت مسلمانان از دشمنان بیرونی شد به طوریکه پس از گذشت حدود ۶۰۰ سال از حملهی مغول مسلمانان خود را در محاصره و استیلای دول اروپایی دیدند. هجمهی استعماری غرب باعث شد تا مصلحان و اندیشمندان مسلمان بار دیگر بر لزوم همگرایی و تقویت اتحاد در جهان اسلام تأکید کرده و حتی برای تحقق آن، در عرصهی عمل سیاسی نیز وارد شوند. دراین میان علمای شیعه با اقتدا به سیرهی امامان معصوم خود در جهتایجاد، حفظ و گسترش اتحاد میان فرقههای گوناگون جهان اسلام اهتمام ویژهای مبذول داشتند. مصلحان و متفکران از سید جمالالدین اسدآبادی تا آیتالله خامنهای دربارهی مفهوم وحدت اتفاق نظر داشته و آن را همکاری و تعاون پیروان مذاهب اسلامی بر اساس اصول مشترک اسلامی و اتخاذ موضع واحد برای تحقق اهداف و مصالح عالیه امت اسلامی و موضعگیری واحد در برابر دشمنان اسلام و احترام به التزام قلبی و عملی هر یک از مسلمانان به مذهب خود، دانستهاند. در این پایاننامه که در پنج فصل تنظیم شده است، ابتدا تاریخچهی تلاشهای همگرایانه از عصر قدیم تا عصر جدید وحدت بهطور فشرده مرور شده و سپس آرای پنج تن از علمای شیعه در عصر جدید وحدت مورد بررسی قرار میگیرد. از آنجا که با وقوع انقلاب اسلامی در ایران جان تازهای به کالبد اتحاد اسلامی دمیده شد و برای اولین بار یک حکومت اسلامی، آن هم از نوع شیعی و بهطور رسمی داعیهدار وحدت اسلامی شد و نیز اینکه دو تن از عالمان مورد بحث جزء رهبران انقلاب اسلام یایران هستند، مبحث اصلی پایاننامه به دو دورهی قبل و بعد از انقلاب اسلامی تفکیک شد تا نقش و تأثیر انقلاب اسلامی بر اندیشهی وحدت اسلامی بهتر شناسانده شود. بنابراین ابتدا به آرای سید جمالالدین اسدآبادی بهعنوان سردمدار عصر جدید وحدت اسلامی پرداخته و در فصول بعد، نظریات آیتالله بروجردی و شهید مطهری را در بخش اندیشه وحدت قبل از انقلاب اسلامی، و نظرات امام خمینی (ره) و آیتالله خامنهای را در بخش اندیشه وحدت بعد از انقلاب اسلامی ایران مورد بررسی قرار داده و در پایان نتیجهگیری بحث ارائه شده است.
[[page 1]]