چکیده
امام خمینی حکیم متألهایرانی از مفاخر ساحت فلسفه و کلام و عرفان اسلامیهستند و در عرصههای علمیکه در عصر خود در احیای تفکر فلسفی درایران و جهان نقش مهمیراایفاء نمودند امّا امام به علت دارا بودن خصایص منحصر به فرد چون مرجعیت اعلی و رهبری سیاسی عالم تشیع و تجلّی مبارزه با تحجرگرایی در دین، اساسیترین نقش را در گسترش هر چه بیشتر فلسفه اسلامیدر دوران فترت فلسفه و حکمت داشتهاند و با اقتدار و جسارت علمیتوانستند زمینه را برای ترقی و تعالی فلسفه و حکمت مهیا کنند بهطوری که اگراین همت امام نبود شاید برای بزرگانی چون علامه طباطبائی (ره) به آسانی امکان نداشت که در ترویج و تشکیل حوزهها و کرسیهای فلسفه و حکمت به توفیقات مناسبی نائل شوند. این مقاله و تحقیق به نقشاین استاد عظیمالشأن در دانشهای عقلی و برهانی پرداخته و آراء و تقریرات و نوآوریهای فلسفی و کلامی آن حکیم بزرگ اسلامی در چند بخش تنظیم شده است که در آغاز رساله به قالب وچارچوب نظری پژوهش پرداخته شده وهدف وانگیزه ازاین انتخاباین موضوع آورده است ودر ادامه به زندگینامه وبیوگرافی علمیوحکمیامام (ره) به عنوان حکیم متاله اشاره شده تا خواننده با توجه بیشتر به جایگاه علمیآن عالم سترگاندیشههای فلسفی وکلامیایشان را رصد نموده واثبات شود که امام خمینی (ره)نیز دارایاندیشه وآراءبدیع بوده وتنها به نقل وترجمه آثار گذشتگان بسنده ننموده و برکات علمی داشتهاند.در بخش امور عامه و مباحث فلسفی مسائلی پیرامون وجود وماهیت طرح نموده و آنها را در بوته نقد ونظر قرار داده ونظر حکمیخویش راابراز کردهاند بهعنوان نمونه وی تشکیک درمفاهیم را ردّ میکنند وتشکیک وضعف ونقصان وکمال را مخصوص هویات خارجیه میدانند و ... همچنین درطبیعیات مباحثی ارائه شده که حضرت امام عنایتی و علاقهای به طبیعیات نشان نمیدهند و کمت راین بخش به بحث و بررسی پرداخته و فقط متذکر بعضی مسائل چون هیات بطلمیوسی وابطال آن ونیز کثرت عقول شده است.درباب الهیات آرایی بدیع وجدید از امام به جای مانده وایشان برای اثبات وجود باری تعالی به برهان بی نهایت ازطریق استشهادات قرآنی وروایی اشارت دارد وخداوند لایتناهی را مدرَک غیر نمیداند واز این رهگذر وجود حق را اثبات مینماید ودر اسماء وصفات نیز نظریات وتقریرات جدیدی دارد امّا در بخش نبوت و امامت امام خمینی به جایگاه انسان کامل وامام و حجت در عالم هستی نظر کرده که به تعبیر شاگرد عظیمالشأنش آیتالله جوادی نبوت و معادی که امام اثبات نموده و پیرامون آن بحث کرده فوق حد اثبات سایر متکلمین و اهل حکمت است مخصوصاً نظریه ولایت فقیه که از نوآوریهای کلامیحضرت امام میباشد. ایشان وقتی وارد مباحث نفس میشود و مسائل آنرابررسی مینماید به جایگاه انسان کامل پرداخته وانسان کامل را صورت اسم اعظم معرفی میکنند در پایان به بخش معاد میرسیم که در این بحث بیانات لطیف و علمی از امام برمیخوریم که از جمله آنها سعادت و شقاوت و شفاعت است که با تبیین و تقریر خاصی این مسائل را آورده و آنچه که در این بخش بیشتر جلوه دارد شفاعت میباشد که ایشان شفاعت را بانگاه دقیقی تقریر نموده و آن را در افراد خاصی محقق میداند و آنان کسانی هستند که نور وجودیشان با نور ولایت عجین شده و همراه با ولی خویش مراتب راطی میکند پس کسی که نوری ندارد و اهل معصیت و طغیان است نباید امید شفاعت داشته باشد.
[[page 1]]