بررسی موضوع، مسائل و مبادی علم اصول از دیدگاه امام خمینی (س) با رویکردی به علم شناسی پیشین

کد : 87416 | تاریخ : 07/06/1395

چکیده

‏علم‌شناسی امروزه به تبع تحول علوم، توسعه فراوان یافته و رهیافت‌های متنوعی را دربرگرفته است. دانشمندان مسلمان با توسعه و رشد دانش‌های مختلف روزگار خود، به بسط و تکامل علم‌شناسی نیز پرداخته‌اند و چهار رویکرد عمده و متفاوت در شناخت علوم به دست آورده‌اند. علم‌شناسی منطقی که در کتب منطقی به میان آمده، بر تحلیل‌های پیشینی، ضابطه‌ای و ارائه اصول و قواعد حاکم بر علوم، مبتنی است. علم‌شناسی تطبیقی، با بررسی مقایسه‌ای بین دانش‌ها به ارائه الگویی برای طبقه‌بندی آن‌ها می‌پردازد. این رهیافت مطالعه پسینی است و نزد دانشمندان مسلمان بسط فراوان یافته است. علم‌شناسی تاریخی به بررسی رشد علوم و نظریه‌های علمی ‌می‌پردازد. دانشمندان مسلمان با گشودن مبحثی در سرآغاز هر علم با عنوان رئوس ثمانیه در واقع به علم‌شناسی مورد پژوهانه نیز پرداخته‌اند. در سوی دیگر اصولیون در نشان دادن ‌این‌که علم اصول، دانش مستقل و دارای هویت معرفتی معینی است، باید آن‌ها را با الگوی خاصی از علم‌شناسی تطبیق دهند. یکی از اصلی‌ترین الگوهای ‌اینان، علم‌شناسی منطقی موضوع محور ارسطوئی است. نشان دادن موضوع علم اصول و بیان ‌این‌که مسائل اصول، عرضی ذاتی آن موضوع است. نزاع‌های فراوان و مباحث چالش‌انگیز را به میان آورد. موضع اصولیون در قریب به ده قرن، نشان دادن انطباق‌پذیری اصول با الگوی علم‌شناسی منطقی، و رفع تکلف‌آمیز معضلات ناشی از آن بود. از زمان آخوند خراسانی به بعد علمای اصول با رویکردهای دیگر سعی در حل ‌این معضلات و تکلفات کرده‌اند. از آن جمله می‌توان به بیان تعریف جدید از موضوع علم، تفسیرهای نوین از عرضی ذاتی،... اشاره کرد. در این پایان‌نامه پس از بررسی نظریات منطق‌دانان در حیطه موضوع، مسائل و مبادی، به بررسی نظریات اصولیون در این‌باره پرداخته و در حد وسع خویش سعی در یافتن راه‌حلی ـ البته بر اساس آن‌چه بزرگان اصول و بالاخص متأخرین در این زمینه بیان کرده‌اند ـ جهت حل‌ این معضلات و یافتن پاسخ ‌این معضلات و مشکلات کرده‌ایم، و در پایان به بحث و بررسی نظریات امام خمینی (ره) در این باره پرداخته‌ایم.‏

‎ ‎

‎[[page 1]]‎

انتهای پیام /*