چکیده
امام خمینی (ره) درباره رابطه اخلاق و سیاست معتقد است که هر چند اخلاق، از حیث ملاک سنجش افعال مقدم بر سیاست است اما این دو از حیث هدف و غایت یکی بوده و هر دو ابزاری برای رسیدن انسان به هدف نهایی که قرب الهی است هستند. این پایاننامه به مبانی نظری این دیدگاه در سه بعد الهیاتی انسانشناختی و ارزششناختی میپردازد. برخی از مبانی الهیاتی این دیدگاه عبارتند از: وجود رابطه علت و معلول بین موجودات توحید، معاد، رهبری دینی و عدل الهی؛ زیرا فرض هدف داشتن افعال متوقف بر رابطه علیّ معلولی بین فعل و نتیجه آن است، زیر بنای تمام فعالیتهای فردی - اجتماعی توحید است؛ انسان باید در قبال تمام افعال سیاسی و غیر سیاسی خویش حساب پس بدهد؛ رهبران دینی اعم از انبیا، امامان و ولیفقیه، باید برنامههای دین در تمام شئون فردی و اجتماعی را اجرا کنند و بالأخره بر اساس عدل الهی خداوند باید هر کس را به اندازه ظرفیت وجودی خودش به هدفش برساند. اصولی همچون اصالت نفس و تجرد آن، ذو مراتب بودن نفس، اختیار انسان، آزادی انسان و مسئولیت انسان برخی از مبانی انسانشناختی دیدگاه حضرت امام (ره) را تشکیل میدهند. زیرا قرب به موجودی مجرد به نام خدا تنها با تجرد نفس معنا پیدا میکند، کمال روحی در صورت ذو مراتب بودن نفس انسان متصور است تنها در صورت اختیار است که میتوان افعال انسان را هدفدار تلقی کرد برای انسانی که آزاد نبوده و همیشه با موانعی مواجه است، هرگز نمیتوان هدفی را تعیین کرد و بالأخره در سایه مسئولیت انسان در برابر خداست که تکلیف معنا پیدا میکند و در صورت مکلف بودن داشتن هدف برای افعال انسان متصور است. سه مبنای ارزششناختی دیدگاه امام خمینی مبنی بر یگانگی اخلاق سیاست از حیث هدف عبارتند از: نقش نیت در ارزش افعال، واقعگرایی و مطلقگرایی؛ چرا که در سایه پذیرفتن نقش نیت در تعیین ارزش افعال است که میتوان هدفی را برای فعل فاعل در نظر گرفت در صورت واقعگرایی است که رابطه حقیقی بین افعال اختیاری انسان و هدف آنها برقرار بوده و آنها بالذات انسان را به یک هدف خاص میرسانند و بالأخره بر اساس مطلقگرایی افعال اختیاری انسان بالذات او را به هدف خاصی میرسانند لذا یگانگی اخلاق و سیاست از حیث هدف، معقول خواهد بود.
[[page 1]]