فصل دوم / خاطرات هاشم امانی

افکار، زندگی و عملکرد دکتر مصدق

کد : 88444 | تاریخ : 07/06/1395

‏دکتر مصدق فردی بود که در فرانسه تحصیل کرده بود. شاهزاده قاجار بود و زندگی ‏‎ ‎
‎[[page 58]]‎‏اشرافی داشت و از رنج و درد مردم و جامعه به این شکل خبردار نبود. آدمی بود که ‏‎ ‎‏تصور و فکر لیبرالیستی داشت با اهداف زیاد. می‌گویند بارها در مجلس دچار ‏‎ ‎‏احساسات شدید شد و گریه کرد. بعد هم تمام آن حرف‌ها و برنامه ‌هایی که می‌گفت یا‏‎ ‎‏نخواست یا نتوانست ادامه بدهد و نتوانست با مجلس کار کند. اختیاراتی را از آن ‌ها‏‎ ‎‏گرفت و قصد داشت اختیارات یک ساله بگیرد و بعد هم تمام پست‌ ها حتی وزارت ‏‎ ‎‏دفاع را تصاحب کند. وزیر کشورش سپهبد زاهدی بود که بعدا کودتا کرد. رئیس ‏‎ ‎‏شهربانی ‌اش سرتیپ افشار طوس بود، کسی که زمان رضاشاه مامور املاک بود و در ‏‎ ‎‏شمال قتل و خیانت و ظلم و فشار زیادی مرتکب شده بود. این قدر منفور بود که ‏‎ ‎‏نهایت نداشت. و مصدق چنین کسی را رئیس شهربانی کرده بود. البته چندی بعد افشار ‏‎ ‎‏طوس را به قتل رساندند. خود مصدق هم همیشه در خانه اقامت داشت. می‌گفت: ‏‎ ‎‏می‌خواهند مرا به قتل برسانند، لذا از زیر پتو می‌خواست حکومت کند و مملکت را‏‎ ‎‏اداره نماید. تصنیفی با این عنوان ساخته بودند: "پیشوا زیر پتو". با چنین وصفی ممکن ‏‎ ‎‏نبود که کسی بتواند از خانه‌ اش مملکتی را اداره کند. مصدق ملی بود، خائن نبود و ‏‎ ‎‏می‌خواست که به مملکت خدمت کند ولی در جنبه ‌مذهبی ضعف داشت و قدرت اداره‌ ‏‎ ‎‏حکومت را نداشت. نمی‌توانست حکومت کند. یک انتخابات نیم بند برگزار کرد که ‏‎ ‎‏پنجاه شصت نفر کشته داد، آخرش هم نیمه کاره رهایش کرد. این اوضاع تا قضیه سی ‏‎ ‎‏تیر ادامه یافت تا این که قوام روی کار آمد.‏

[[page 59]]

انتهای پیام /*