فصل دوم / خاطرات هاشم امانی

رحلت آیت الله بروجردی و مسئله مرجعیت

کد : 88452 | تاریخ : 07/06/1395

‏آیت ‌الله بروجردی در سال 1340 ش فوت کرد و پس از فوت ایشان بحث مرجعیت ‏‎ ‎‏پیش آمد و این که چه کسی می ‌تواند جانشین آیت ‌الله بروجردی باشد. آن ایام چند نفر ‏‎ ‎‏از علما در حد مرجعیت بودند از جمله: سید کاظم شریعتمداری، محمدرضا گلپایگانی، ‏‎ ‎‏سید محمد‌هادی میلانی و چند نفر دیگر؛ ولی در بین مردم اسم حاج آقا روح ‌الله هم در ‏‎ ‎‏گوشه و کنار زمزمه می ‌شد.‏

‏یادم هست که یک بار در خیابان به حاج مهدی عراقی برخورد کردم. او به من ‏‎ ‎‏گفت: آن کسی که دنبالش می ‌گشتم پیدا شد، او فردی مثل آیت ‌الله کاشانی است. ‏‎ ‎‏پرسیدم: حاج مهدی نام او چیست؟ گفت: حاج آقا روح الله، او حرف ‌های تازه و نویی ‏‎ ‎‏می ‌گوید و ما می ‌توانیم از گفته‌ ها و دستورهای ایشان استفاده کنیم. منظور حاج مهدی از این حرف‌ ها این بود که امیدواری جدیدی حاصل شده است. مدتی گذشت تا این که مرجعیت امام تا حدی تثبیت شد.‏

‏در طول سال ‌های خفقان، مردم نارضایتی ‌های زیادی داشتند و خیلی خوشحال ‏‎ ‎‏بودند از این که امام توانست بدرخشد و در موقعیت مرجعیت قرار بگیرد. آن ایام مردم ‏‎ ‎‏بیشتر متوجه امام شدند و مرجعیت تام ایشان مسلم و مسجل شد. علت این بود که ‏‎ ‎‏مردم می‌خواستند کسی مرجع باشد که با دستگاه بتواند مقابله کند و در طول دوران ‏‎ ‎
‎[[page 64]]‎‏مرجعیت مرحوم ایت ‌الله بروجردی هیچ گونه حرکتی در برابر تجاوزات حکومت ‏‎ ‎‏نسبت به ساحت مقدس اسلام انجام نمی ‌شد. مردم به خونسردی آیت‌ الله بروجردی ‏‎ ‎‏معترض نمی ‌شدند‏‎[2]‎‏ ولی از این حالت و چنین وضعی خسته بودند و علاقه داشتند که ‏‎ ‎‏در کارها مداخله کنند.‏

‎[[page 65]]‎

  • . البته راوی در این باره راه اغراق پیموده است. رویه ایت الله بروجردی در برخورد با حکومت، با رویه امام  خمینی تفاوت داشت و این را نباید به حساب سکوت ایت الله بروجردی در مقابل حرکت های ضد اسلامی  رژیم پهلوی گذاشت.

انتهای پیام /*