از آن زمان که امام وارد مدرسه رفاه شدند تا پیروزی انقلاب در بیست و دوم بهمن امام از محل اقامت خود خارج نشدند. حتی این نکته را خدمتتان بگویم که همان شب حکومت نظامی، آیت الله طالقانی، آیت الله بهشتی و بعضی از دوستان آمدند، پیشنهاد دادند به حضرت امام که اینجا برای شما خطرناک است، ما شما را انتقال می دهیم به یک جای نامعلوم، که اگر خدای نخواسته به اینجا حمله کردند جان شما محفوظ باشد. که ایشان قبول نکردند.
یک مطلب دیگری که حالا من به خاطرم آمد، در مدرسه علوی، کارهای آشپزی ایشان دست شهید عراقی بود. این هم خدمتتان عرض کنم بیشتر غذای ساده برای حضرت امام درست می کردند. یک روز هم آقای عراقی به من گفتند: که امام امشب می خواهند حاضری میل کنند. مغازه پدرم در صنف لبنیات بود، به من گفتند: برو یک مقداری از همین کره های محلی و پنیر محلی لبنیات و ماست برای حضرت امام بیاور. من هم بلافاصله رفتم از همین پنیرهای محلی و لبنیات آوردم.
[[page 168]]