فصل هفتم / خاطرات محسن لبانی

اولین سخنرانی امام و آغاز مبارزه

کد : 88615 | تاریخ : 07/06/1395

‏دیگر ما خدمت ایشان نرسیدیم تا‏‎ ‎‏این که آن سخنرانی حضرت امام در روز عاشورا انجام شد. البته آن روز من قم نبودم ولی دوستانی که بودند و نوارهایی را که ضبط ‏
‎[[page 248]]‎‏کردند آوردند، دیدم که یک بابی به روی ملت ایران باز شده که باید واقعا ملت ایران خیلی شکر گزار این نعمت باشند. اگر آن روز امام ان سخنرانی را نمی کرد و ملت به همان حال خودشان باقی بودند، به کجا می رسید این مملکت؟ نوار را آوردند تهران، گوش دادیم دیدیم چه تکلیفی، چه وظیفه سنگینی داریم در این زمان ! از آن به بعد ملاقات ‌ها زیاد شد. تا مسئله سخنرانی فیضیه [پس از آزادی امام (15 / 1 / 43)] پیش آمد. بعد از آن امام خط و مشی را به ما دادند که باید شما چه کار بکنید، ما دیگر جمعه ها غالبا می رفتیم محضر ایشان و سوالاتی از محضرشان می کردیم.‏

‏ خط و مشی را حضرت امام طبق برنامه تنظیم شده خودشان به شما اعلام کردند و یا شما گروهی و تشکیلاتی را درست کردید و خدمت ایشان رسیدید؟ شرح این واقعه را هم بفرمایید.‏

‎[[page 249]]‎

انتهای پیام /*