آشنایی با حاج احمد آقا خمینی

کد : 89519 | تاریخ : 16/08/1395

‏آشنایی شما‏‎ ‎‏با‏‎ ‎‏حاج احمد آقا‏‎ ‎‏خمینی چگونه بود؟‏

‏آشنایی من با‏‎ ‎‏حاج احمد آقا‏‎ ‎‏خمینی در دوران رفتن به مدرسه ‏‎ ‎‏مرحوم آقای بروجردی پیش آمد. ما‏‎ ‎‏و جمعی از دوستان تازه به قم ‏‎ ‎‏مشرف شده بودیم. آن ایام مصادف با‏‎ ‎‏آزادی امام خمینی بعد از ‏‎ ‎‏دستگیری 1342 شمسی بود. همان طور که می‏‏ ‏‏دانید امام خمینی مقارن ‏‎ ‎‏قیام 15 خرداد 1342 شمسی دستگیر شدند و مدتی در حبس و حصر ‏‎ ‎‏بودند.‏

‏پس از آزادی وقتی ایشان به قم تشریف آورد، شهر قم یک‏‏  ‏‏پارچه ‏‎ ‎‏شور و شادی شد و در همه مدارس و مراکز رسمی علمی قم جشن برپا‏‎ ‎‏گردید. همه مردم از اصناف و بازاریان گرفته تاکلیه هیاتها و تشکلهای‏‎ ‎‏مردمی در این جشن شکوهمند شرکت کردند. مرکز جشن مدرسه فیضیه ‏‎ ‎‏بود و آیت‏‏ ‏‏الله خزعلی در یک سخنرانی تاریخی بیاناتی در این مورد ‏‎ ‎‏داشتند و در پایان جشن قطعنامه‏‏ ‏‏ای صادر شد.‏

‏به موازات جشن در مدرسه فیضیه کلیه مدارس علمی قم جشن ‏‎ ‎‏گرفتند. ما هم در مدرسه مرحوم بروجردی جشنی را تدارک دیده بودیم. ‏‎ ‎‏در آن هنگام چون در مکانهای مختلفی مراسم وجود داشت، حضرت ‏‎ ‎‏امام خمینی نماینده و پیکی از جانب خود می‏‏ ‏‏فرستاد.‏

‏در جشن مادر مدرسه خان (بروجردی)، از سوی بیت امام خمینی‏‎ ‎‏آقای اشراقی و حاج احمد آقا که هنوز دوران دانش‏‏ ‏‏آموزی را می‏‏ ‏‏گذراند، ‏‎ ‎‏به عنوان نماینده امام شرکت کردند. من در آن جشن برای اولین بار حاج ‏‎ ‎‏احمد آقا را ملاقات کردم. در همان برخورد اول متانت و درایت ایشان ‏‎ ‎
‎[[page 181]]‎‏مشهود بود.‏

‏بسیار باوقار، متین و هوشیار بود و با وجود کم سنی خیلی خوب از ‏‎ ‎‏عهده وظیفه نمایندگی حضرت امام خمینی برآمد. وی در طول مدت ‏‎ ‎‏تبعید امام در عراق در ایران اقامت داشت و در خلال سفرهایی که به ‏‎ ‎‏عراق می‏‏ ‏‏کرد، دستورات و رهنمودهای دقیق امام را دریافت و پس از ‏‎ ‎‏بازگشت به ایران بازگو و اجرا می‏‏ ‏‏نمود.‏

‏وی در طول مدت تبعید امام در مورد مسائل سیاسی و مبارزاتی‏‎ ‎‏احساس مسئولیت بسیار می‏‏ ‏‏کرد و بابسیاری از آزادیخواهان و مبارزان ‏‎ ‎‏داخل حتی بعضی از کانونهای سازمان یافته مبارز باظرافت و هوشیاری‏‎ ‎‏خاص خودش در تماس بود و آنان را در عملکرد مبارزاتی راهنمایی‏‎ ‎‏می‏‏ ‏‏کرد. البته حاج احمد آقا به نوعی عمل می‏‏ ‏‏کرد و حد و حدود را تا‏‎ ‎‏حدی نگه می‏‏ ‏‏داشت که به زندگی آزاد و مستقل و رفت و آمدهایش به ‏‎ ‎‏عراق خدشه‏‏ ‏‏ای وارد نشود. حاج احمد آقا از تاکتیکهای ویژه یک مبارز ‏‎ ‎‏هوشمند و فهمیده استفاده می‏‏ ‏‏کرد و به نوعی راهش را ادامه می‏‏ ‏‏داد که ‏‎ ‎‏دشمن به نحوه ارتباطات او پی نبرد.‏

‏هنگامی که به سفر عراق می‏‏ ‏‏آمد بعضی از رجال و دوستان جهت ‏‎ ‎‏شنیدن اخبار داخل کشور به ایشان نزدیک می‏‏ ‏‏شدند اما حاج احمد آقا با‏‎ ‎‏زیرکی و بینش خاص خود ضمن خدشه دار نکردن شخصیت آنها با‏‎ ‎‏پختگی خاص جواب می‏‏ ‏‏داد و البته به حدی سخن می‏‏ ‏‏گفت که به ‏‎ ‎‏ارتباطات و شیوه مبارزاتی خودش لطمه‏‏ ‏‏ای وارد نشود و با لطافت و ‏‎ ‎‏ظرافت خاص به مخاطب می‏‏ ‏‏فهماند که برای پاسخگویی محذوراتی‏‎ ‎‏دارد.‏


‎[[page 182]]‎‏شایان ذکر است که برخورد حاج احمد آقا با آدمهایی که مورد اعتماد ‏‎ ‎‏بودند و آنهایی که صددرصد مورد اعتماد نبودند فرق می‏‏ ‏‏کرد. چون ‏‎ ‎‏عده‏‏ ‏‏ای از مبارزین که امکان رفت و آمد به ایران راداشتند، ممکن بود در ‏‎ ‎‏صورت ورود به ایران مورد طمع ساواک و دستگیری و حبس و زندان ‏‎ ‎‏قرار بگیرند.‏

‎[[page 183]]‎

انتهای پیام /*