1ـ رشد توان عقیدتی افراد
2ـ مبارزه با استبداد داخلی
[[page 93]] 3ـ مبارزه با استیلای خارجی
هدف ما در تاسیس انجمن های اسلامی دانشجویان، حفظ و پرورش دانشجویان در چارچوب اندیشه اسلامی بود. تلاش بر این بود که دانشجویان وظیفه اصلی شان را که تحصیل و بهره وری از دانش روز است سرلوحه کارشان قرار دهند و به بهانه فعالیت های سیاسی به گونه ای نشود که مادام العمر دانشجو باشند. در عین حال توام با افزایش تخصص بر تعهد آنان هم افزوده شود.
برای تحقق این اهداف، این سازمان می بایست از لحاظ مالی کاملاً مستقل باشد و کمک های مالی به آن حتماً بلاشرط بوده و تابع هیچ دسته و حزبی اعم از سیاسی و غیرسیاسی نباشد. فعالیت های آن کاملاً علنی باشد و به میزانی که دانشجویان از نظر تفکر مذهبی و اسلامی رشد می کردند، وارد فعالیت های سیاسی هم می شدند. به دانشجویان سفارش می شد که ضرورتی ندارد با دانشجویان عضو کنفدراسیون پیوسته در معارضه باشند بلکه باید بکوشند نیرو و امکاناتشان را در درون انجمن های اسلامی منحصر کنند. برای تامین هزینه، اتحادیه واحدهایش را موظف ساخت که اعضاء یک حق عضویت بپردازند به علاوه یک روز در سال را ـ ترجیحاً پانزدهم خرداد ـ کار کنند و درآمد آن را به اتحادیه پرداخت کنند. در این زمینه خاطره ای از امام دارم؛ یک بار که به ایشان این مطلب را نقل کردم که بچه های ما روز پانزدهم خرداد را کار می کنند و درآمد آن را به انجمن می پردازند، امام هم معادل هزینه یک روزشان را پرداخت کردند. آقای دعایی که از این امر آگاه شد به من گفت خوش به حال سازمانی که امام عضو آن باشد.
علاوه بر این، اعضاء موظف بودند هزینه های ماهانه زندگی شان را محاسبه کنند و یک صدم آن را در یک قلک بریزند. واحدها بعداً این پول ها را جمع آوری می کردند و به دبیرخانه مالی اتحادیه می دادند.
یکی دیگر از منابع درآمدی ما از طریق فروش کتاب و نشریات بود. از طریق تماسی که با مهندس بازرگان و دوستان ایشان پیدا کرده بودیم، شرکت سهامی انتشار کتاب های عقیدتی خود را برای ما می فرستاد و طبق توافق سی و پنج درصد قیمت
[[page 94]]فروش کتاب ها را برای انجمن برمی داشتیم. همچنین اتفاق می افتاد که پول یک مرسله کتاب توسط فردی خیر به شرکت انتشار پرداخته می شد و ما کل مبلغ دریافتی از فروش را به صندوق مالی می ریختیم.
دیگر از راه های تامین بودجه، فراخوان عمومی از اعضاء بود. یعنی هرگاه احتیاج به پول بود به واحدها و از طریق واحدها به اعضاء اطلاع داده می شد و افراد یا خودشان یا از اقوام و بستگان کمک می گرفتند، گاهی افرادی که به اروپا می آمدند مساعدت هایی می کردند.
[[page 95]]