فصل دوم : فعالیت های سیاسی ، اجتماعی و دانشجویی

قدردانی امام از تلاش دانشجویان مسلمان‌

کد : 89705 | تاریخ : 16/08/1395

‏یکی از فعالیت های دانشجویان مسلمان که به نجف هم انعکاس پیدا کرد این بود که ‏‎ ‎
‎[[page 110]]‎‏یکی از روزنامه های آلمان به نام بیلد‏‎[1]‎‏ که وابسته به یک سازمان صهیونیستی بود نوشت ‏‎ ‎‏که بیماری یرقان در شمال آلمان به صورت اپیدمی رواج پیدا کرده و ناقل این بیماری ‏‎ ‎‏هم کارگران مسلمان ترک هستند. به این دلیل که این کارگران وقتی به دستشویی ‏‎ ‎‏می روند با دست خودشان را تمیز می کنند و بعداً دست ها را ضدعفونی نمی کنند، لذا ‏‎ ‎‏میکروب عامل بیماری های روده و یرقان در دستشان باقی می ماند و چون آنها در ‏‎ ‎‏کارخانجات تولید مواد غذایی کار می کنند، از طریق آنها، میکروب به مواد غذایی شیوع ‏‎ ‎‏پیدا کرده و این بیماری در سراسر آلمان منتشر شده است. عجیب این بود که هربار ‏‎ ‎‏حرکت سازمان یافته ای توسط این روزنامه ها به راه می افتاد، مدتی بعد در اسرائیل ‏‎ ‎‏حادثه ای اتفاق می افتاد، در واقع به منظور آماده کردن افکار عمومی علیه مسلمان ها این ‏‎ ‎‏موجهای تبلیغاتی را راه می انداختند.‏

‏به هرحال ما احساس کردیم که یک حادثه شومی در کار است و یک بسیج عمومی ‏‎ ‎‏به صورت اعتراضات و نامه های خوانندگان در روزنامه ها و اعتراض و اعتصاب غذا و ‏‎ ‎‏مراجعه به دادگاه راه انداختیم. در آن موقع انصافاً مرکز اسلامی هامبورگ به سرپرستی ‏‎ ‎‏آقای مجتهد شبستری فعالیت بسیار گسترده ای در سطح گفتگو با مقامات آلمانی و ‏‎ ‎‏تبیین حکم طهارت در اسلام انجام داد. مجموعه این تلاش ها از سوی ما در انجمن های ‏‎ ‎‏اسلامی دانشجویان و مرکز اسلامی هامبورگ منجر به این شد که دادگاه عالی به نفع ‏‎ ‎‏مسلمان ها حکم صادر کرد و اداره مرکزی کار در نورنبرگ با یک بیانیه از مسلمان ها به ‏‎ ‎‏خاطر این خبری که انعکاس پیدا کرده بود عذرخواهی کرد و اعلام نمود که هرگز ‏‎ ‎‏کارگران مسلمان ترک مسوول این بیماری نیستند.‏

‏مجموعه بروشورها و مطالب روزنامه ها به صورت یک جزوه ای گردآوری شد و ‏‎ ‎‏من آن را با خود به نجف برای امام بردم. آقای شبستری، هم مجموعه اقداماتی را که ‏‎ ‎‏مرکز اسلامی هامبورگ انجام داده بود و بسیار هم گسترده بود، آماده کردند و دادند که ‏‎ ‎‏به اطلاع امام رسانده شود.‏

‏من وقتی مجموعه این اقدامات را خدمت امام ارائه کردم ایشان خیلی خوشحال ‏‎ ‎
‎[[page 111]]‎‏شدند و نشاط و شادابی در چهره شان نمایان شد و یک احسنتی گفتند اصولاً هر وقت ‏‎ ‎‏احساس می کردند یا می شنیدند که وهنی نسبت به اسلام صورت گرفته ـ حالا به هر ‏‎ ‎‏شکلی ـ افسرده و ناراحت می شدند و برعکس آنجا که از اسلام دفاع می شد دلشاد و ‏‎ ‎‏خرسند می گشتند. در این قضیه هم همینطور به حدی که چند روز بعد در جلسه ‏‎ ‎‏درسشان به این موضوع اشاره کردند. یعنی ضمن نصیحت به این که نباید مایوس شد ‏‎ ‎‏و باید فعالیت کرد، گفتند دوستان شما در خارج یک چنین کاری کردند. روزنامه های ‏‎ ‎‏وابسته به صهیونیسم یک چنین کاری کردند و اینها رفتند و مبارزه کردند و افشاگری ‏‎ ‎‏کردند و این لکه را از دامن اسلام زدودند. در اینجا یک بزرگواری خاصی کردند نسبت ‏‎ ‎‏به ماها و گفتند آیا چنین خدمتی ما کرده ایم. نوار این درس را دوستان برای ما ‏‎ ‎‏فرستادند و ما هم آن را تکثیر کردیم و برای واحدهای انجمن اسلامی فرستادیم.‏‎[2]‎

‎[[page 112]]‎

  • . Bild.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 2، ص 369ـ370، سخنرانی امام در مسجد شیخ انصاری نجف در تاریخ 1 تیر 1350.

انتهای پیام /*