بعد از مراسم خاکسپاری آمدیم به دفتر آقای صدر در دمشق، آنجا عده زیادی از افراد به ما ملحق شدند، ناهاری خوردیم و دسته جمعی حرکت کردیم به طرف بیروت. در آنجا در پی تدارک مراسم هفت و چهلم برآمدیم. همگی نظرمان این بود که مراسم چهلم را به یک میتینگ بزرگ سیاسی تبدیل کنیم که همین طور هم شد. در این فاصله تبلیغات علیه آقای صدر زیاد بود. تعدادی از علماء و روحانیون مخالف شریعتی از برنامه ای که آقای صدر در مراسم تدفین و شب هفت او تدارک دیده بود، ناراضی بودند. از زبان خود آقای صدر شنیدم که یکی از افرادی که اعتراض کرده بود آقای اشراقی داماد امام بود که پیام داده بود که از شما انتظار نبود چنین کاری بکنی آن هم برای چنین کسی که خودش را در ردیف اولیاء و پیامبران می خواهد قرار دهد. آقای
[[page 141]]صدر پاسخ داده بود که من معتقد نیستم که هرچه دکتر شریعتی گفته صددرصد درست است. هر کسی به میزانی که تلاشش زیاد است، امکان خطاء و اشتباهش هم وجود دارد، اما این جور هم نیست که تخطئه بکنم فکر و اندیشه ای را که به این خوبی و زیبایی موفق شده مذهب را به دانشگاه ببرد و یک روشنگری فرهنگی انجام بدهد و اگر شما این سیطره عظیمی که در دل و مغز و اندیشه و روح جوانان پیدا کرده بخواهید بگیرید چه چیزی می خواهید به جایش بگذارید؟
در خود لبنان هم منصور قدر سفیر ایران و آخوندهای وابسته به او و عده ای دیگر علیه آقای صدر تبلیغات گسترده ای به راه انداختند. تبلور و اوج این مخالفت ها در مراسم چهلم دکتر شریعتی در بیروت بود. از پیش از آن تلاش هایی صورت گرفت که به نوعی اقدامات انجمن های اسلامی دانشجویان در تکریم دکتر شریعتی را تخطئه کنند. از کسانی که سخت مخالف این اقدامات بود آقای جلال الدین فارسی بود. او با توجه به حسادتی که نسبت به دکتر شریعتی داشت، از این جنب و جوشها زیاد خوشش نمی آمد. همان موقع شنیدم دو ـ سه نفر را تحریک کرده بود که بیایند در محل مراسم به در و دیوار شعارهایی بنویسند که بیشتر جنبه بهره برداری گروهی و فرقه ای داشت و در این بین از عکس امام هم سوء استفاده می کردند. یعنی عکس امام را به گونه ای چاپ کرده بودند که نام سازمان و دسته جات خودشان روی آن به طور مفصل تبلیغ شده بود و اگر می خواستیم آن را قیچی کنیم عکس امام خدشه دار می شد. این گروه نه دعوت کننده، نه حمایت کننده و نه شرکت کننده بودند و دلیلی نداشت که از آنها تبلیغ شود. منشاء این تبلیغات و پلاکاردهای تفرقه افکن، آخوندهای وابسته به سفارت ایران و دوستان آقای فارسی بودند، لذا دوستان ما از نصب پلاکاردهای آنها جلوگیری کردند و درگیری های کوچکی هم در این میان روی داد. اما مجلس بسیار باشکوهی برگزار شد. سخنرانی افتتاحیه بر عهده آقای شیخ جعفر یعقوب سخنگوی مجلس اعلای شیعیان لبنان بود که بسیار پرشور ایراد شد. بعد از طرف جنبش ملی و اسلامی ایران سخنانی ایراد گردید. آقای قطب زاده پیام نهضت آزادی ایران را قرائت کرد. پیام هایی نیز از سوی سازمان های اسلامی کشورهای مسلمان مانند اریتره، مراکش، اندلس و
[[page 142]]سودان، تونس و پاکستان و خیلی از سازمان های معروف خوانده شد. در این مراسم اکثر قریب به اتفاق مبارزین مقیم سوریه و لبنان حضور داشتند. از نجف فکر می کنم آقای املایی نیز آمده بود. اوج مراسم سخنرانی امام صدر و سپس یاسر عرفات بود که نوار آن به ایران هم رسید و تکثیر و چاپ شد. مجموعه سخنرانیها و پیام ها را ما در ویژه نامه نشریه قدس هم به زبان عربی و هم به زبان فارسی چاپ کردیم. این تظاهرات و مراسم در میان مبارزین مقیم اروپا و خاورمیانه تاثیر زیادی داشت و اخبار آن به ایران هم رسید و در روحیه انقلابی مردم اثرگذار بود.
[[page 143]]