فصل دوم : در لبنان

دهه های سی و چهل شمسی ، دوران آرمان گرایی

کد : 89757 | تاریخ : 16/08/1395

‏برای تبیین این موضوع و یافتن پاسخ سوال، به دهه سی و چهل شمسی می‌رویم. ‏

‏در جهان اسلام و در کشوری مثل لبنان، دوران، دوران آرمان‌گرایی است. اندیشه ‏‎ ‎‏مارکسیسم و ماتریالیسم دیالکتیک بر جهان، سیطره فکری و سیاسی و داعیه علمی ‌بودن و مبارزه دارد. فضای حاکم بر ذهن و احساس تحصیل‌کردگان متاثر از پیروزی‌های ‏‎ ‎‏پی‌درپی جنبش‌های به اصطلاح آزادی بخش کمونیستی در سراسر جهان است. فکر و ‏‎ ‎
‎[[page 13]]‎‏مکتب حاکم و غالب بر سر و دل جوانان تئوری‌های مارکس و اندیشه‌های لنین و ‏‎ ‎‏پرچم بر افراشته مائوتسه تونگ و مشی پیروز هوشی‌مینه و دلآوری‌های چه‌گوارا و ‏‎ ‎‏پیکار‌گری‌های فیدل کاسترو و مجاهدت‌های احمد بن بلا و خروش پرفروغ لومومبا در ‏‎ ‎‏آسیا و آمریکای لاتین و آفریقاعلیه سلطه‌گری‌های امپریالیسم آمریکا می‌باشد. دینبه ‏‎ ‎‏عنوان افیون توده‌ها و عامل بازدارنده و رخوت جمع و جماعت و وادادگی انسان‌ها در ‏‎ ‎‏مقابل ستمگران تلقی می‌شود. جامعه دانشگاهی به شدت ضددینی و ضدمذهبی است. ‏

‏از سوی دیگر بزرگترین متفکران ضدشیعی و برجسته‌ترین علمای اهل سنت با آن ‏‎ ‎‏داعیه‌های بلندپروازانه خود جوّ حاکم بر جماعت مسلمانان را شکل می‌دهند.‏

‏علمای بزرگ مسیحی و متکلمین برجسته عصر بیداری و نویسندگان پرآوازه و ‏‎ ‎‏شعرای با نام و نشان فرقه‌های مختلف مسیحیت نیز حضوری پراقتدار دارند.‏

‏همه این بزرگان فکر و اندیشه چه در عالم سیاست و چه در وادی دین اعم از ‏‎ ‎‏مارکسیست و مسیحی و سنی یک وجه مشترک دارند و آن ضدیت و مبارزه با فکر و ‏‎ ‎‏عقیده و مرام و مذهب تشیع است.‏

‏کشور لبنان از نظر سیاسی ـ اجتماعی کشوری طایفه‌ای است. در تقسیم‌بندی‌هایی ‏‎ ‎‏که از سالهای استقرار فرانسویها در آنجا صورت گرفته،قرار بر این است که رئیس ‏‎ ‎‏جمهور از مسیحیان ـ که دارای اکثریت هستند ـ باشد. مسلمانان نیز به دو دسته تقسیم ‏‎ ‎‏شده‌اند: سنی و شیعه. چون سنی‌ها اکثریت دارند، مقام نخست‌وزیری به آنان می‌رسد. و بالاخره ریاست مجلس هم با شیعیان می‌باشد. گرچه مسیحیان به فرقه‌های بیشتری ‏‎ ‎‏تقسیم شده‌اند، اما برای آنکه اکثریت را پیدا کنند، همه فرقه‌ها با هم یک جا در نظر ‏‎ ‎‏گرفته شده‌اند.‏

‏بیشترین امکانات و رانت‌های حکومتی در دست مسیحیان و بعد در اختیار پیروان ‏‎ ‎‏تسنن است.‏

‏در این تقسیم‌بندی قدرت جامعه شیعه لبنانی به عنوان اقلیتی مفلوک و مهجور و ‏‎ ‎‏فقیر و مستضعف و فاقد هویت فرهنگی در فقر و فاقه غوطه می‌خورد و دختران و ‏‎ ‎‏پسران خود را اسیر روسپیگری و قاچاق مواد مخدر می‌بینند. اگر تک و توک جوان ‏‎ ‎
‎[[page 14]]‎‏تحصیل‌کرده‌ای در میان این قوم دیده شود ناچار انگل فئودال‌های شیعه تبار و‏‎ ‎‏یا خادم‏‎ ‎‏سرمایه داران مارونی و یا عنصر‏‎ ‎‏و آلت سر به زیر زمامداران حاکم می‌گردد.‏

‏در چنان فضایی از فقر فرهنگی و درماندگی اقتصادی و فحشای اخلاقی که بر قوم ‏‎ ‎‏شیعه لبنانی حاکم است روحانی حدوداً سی ساله‌ای از قم وارد می‌شود.‏

‏در مدتی کمتر از دهسال از آن اقلیت مفلوک جماعتی می‌سازد دارای بالاترین ‏‎ ‎‏هویت انسانی و دینی و فرهنگی و سیاسی.‏

‏آن شمار عظیم متفکران و اندیشمندان و قلمزنان و انقلابیون چپ و راست و ‏‎ ‎‏روحانیان مسیحی و اهل تسنن نه تنها مانع موفقیت این روحانی شیعی نمی‌شوند بلکه ‏‎ ‎‏حتی آنچنان مجذوب خلق و خو و مرام و منش و شیوه سلوک و منطق دینی او ‏‎ ‎‏می‌شوند که زبانزد خاص و عام می‌شود. امام موسی صدر «وجدان لبنان» نام می‌گیرد و ‏‎ ‎‏قدم و قلم وکلامش در کلیسای مسیحی بقول یک عالم بزرگ مسیحی ـ همان ‏‎ ‎‏روحانیتی را متجلی می‌کند که در مساجد و محافل اسلامی.‏

‏رهبران مسیحی در کلیساهای کبوشین در بیروت و مارمارون در شمال بارها و بارها ‏‎ ‎‏از ایشان برای تقویت مبانی معنوی و روحانی جماعت خود دعوت کردند. از جمله ‏‎ ‎‏یک بار که یکی از رهبران مسیحی از امام صدر برای سخنرانی در دیرالمخلص که دیر ‏‎ ‎‏راهبه‌های مسیحی است دعوت کرده بود پس از سخنرانی ایشان می‌گوید: «روحانیتی ‏‎ ‎‏که امام موسی صدر با یک سخنرانی در دیرها و کلیساها و قلوب جوانان ما می‌ریزد ‏‎ ‎‏بیش از معنویتی است که خود ما طی این سالها در این اماکن مقدس پدید می‌آوریم.»‏

‎[[page 15]]‎

انتهای پیام /*