* آیا ایشان با مرکز اسلامشناسی استراسبورگ نیز همکاری داشتند؟
بله، مرکز اسلامی استراسبورگ تقریباً هر سال کنفرانسهایی برگزار میکرد که آقای صدر در اغلب آنها شرکت میکرد. آقای صدر عضو هیئت علمی و دینی مرکز اسلامشناسی استراسبورگ نیز بود و مقام خیلی برجستهای هم در آنجا داشت. خیلی مورد عنایت استادان و بزرگان آنجا بود. ایشان در یکی از جلسات موضوعی را پیشنهاد کرده بود که خیلی مورد استقبال اساتید آنجا واقع شده بود. ایشان مطلبی را به طور مستند از امام صادق(ع) نقل کرده بود که آنها در جلسه بعد گفته بودند: «واقعیت آن
[[page 131]]است که این مطلب مستند است. خوب است دنبال این سوال برویم که صادرکننده این مطلب به چه دانشی دسترسی داشته است که بر اساس آن در آن زمان چنین مطالبی را عنوان نموده است، آنهم مطالبی که امروز و بعد از گذشت 13 الی 14 قرن جنبه علمی داشته و دانش روز برای آن پاسخ دارد؟». داییجان میگفتند که من میخواستم اینها از این طریق به مبنای وحی برسند. شما مسلماً میتوانید اینها را در کتابخانه دانشگاه استراسبورگ پیدا کنید. شاید این کتابخانه همین الآن به لحاظ اسناد و مآخذ مربوط به جهان تشیع از مجموعه مراکز تحقیقی دنیا کاملتر باشد، یعنی تا این حد قوی است. من فکر میکنم که آقای سیدهادی خسروشاهی اطلاعات کاملتری در این مورد داشته باشند. به هر حال گزارش جلسات و کنفرانسهای سالانه استراسبورگ یقیناً در این کتابخانه قابل دسترسی هستند. یکی از ثمرات کنفرانسهای استراسبورگ همین کتاب «مغز متفکر جهان شیعه» هست که به فارسی ترجمه شده است.
* آیا اخبار مربوط به برنامهها و دیدارهای امام موسی صدر در اروپا، حتی سفرهای دهة 60 میلادی در مطبوعات آنجا انعکاس مییافتند؟
بله، این اخبار را میتوان از آرشیو روزنامههای اروپا درآورد. البته اخبار مربوط به سفرهای رسمی را. البته من الآن نام این روزنامهها را درست به خاطر ندارم. اما یادم هست که در حین جنگهای داخلی لبنان بود که مجله اشپیگل مقالهای نوشت و به سفرهای پیشین نیز اشاره کرده بود. البته این موضوع به دهه 70 میلادی برمیگردد. در این مقاله تصریح شده بود که در مجموعه جنگهای داخلی لبنان یک شخصیت هست که چهرهنمایی میکند و مورد قبول اکثریت آزادیخواهان و روشنفکران جهان مسیحیت نیز است. بعد در ادامه آمده که اگر قرار باشد کسی غیر از مسیحیها جامعه لبنان را اداره کند، آن شخصیت فقط موسی صدر است. این مقاله را در آرشیو مجله اشپیگل میتوان پیدا نمود. یک سفر دیگر هم الآن در خاطرم هست. این همان سفری است که با اعضاء جامعه عرب نیز دیدار داشتند. و در این سفر دیدار از مجله اشپیگل نیز در برنامههای ایشان پیشبینی شده بود. که این دیدار برای هیئت تحریریه اشپیگل خیلی جالب بود.
[[page 132]]* آیا برنامههای این سفر را خودتان تنظیم کرده بودید؟
خیر، این برنامه را سازمان «اینترناسیونس» تنظیم کرده بود. سازمانی است که بیشتر جنبه فرهنگی و بینالمللی دارد و مرکز آن در فرانکفورت است. این سازمان از ایشان دعوت رسمی کرده بود و من آن زمان هنوز در آخن بودم و دوران تخصصی شیمیآلی را میگذراندم. من در سال 1971 به بوخوم آمدم و نتیجتاً این سفر قبل از این سال است. آقای صدر به آلمان آمدند و چند ملاقات رسمی در بن و هامبورگ داشتند. همانطوریکه گفتم، سازمان اینترناسیونس برنامه این سفر را تنظیم کرده بود و از جمله بازدیدی از مجله اشپیگل نیز در نظر گرفته بود. یادم هست که در هامبورگ در هتلی برای ایشان جا رزرو کرده بودند که شاه نیز در سفرهای خود به آنجا میآمد. برخی از برادران تندروی ایرانی توسط من پیغام داده بودند که شاه در سفر خود به هامبورگ در این هتل اقامت کرده بود و بهتر است که شما هتل خودتان را عوض کنید! آقای صدر هم خیلی راحت جواب دادند که شاه دفعه بعد دیگر به این هتل نیاید! البته از این کلام منظور خاصی داشتند وگرنه در اغلب موارد که به دعوت مقامات به آلمان میآمدند اطاق کوچک دانشجویی با امکانات محدود من و خانمم را بر هتلهای مجلل و بزرگ ترجیح میدادند که در جای دیگر بدان اشاره کردهام. در میان مجلات آلمانی تا آنجایی که یادم هست، مجله اشترن نیز گفتگوی دیگری با ایشان داشت. در میان روزنامهها، روزنامه زوددویچه سایتونگ را به یاد دارم که با ایشان صحبت کرده بود. البته در آن مقطع دیگر هر وقت ایشان از لبنان میآمد، تقریبا هر خبرنگاری سعی میکرد که با ایشان ارتباط برقرار نماید. برای اینکه به عنوان یک چهره خیلی شاخصی در آرام کردن اوضاع لبنان شناخته شده بودند. و به عنوان کارشناس مذهبی و سیاسی جهان اسلام و خاورمیانه طبعاً حرفهای زیادی برای طرح کردن داشتند.
[[page 133]]
[[page 134]]