فصل سوم : گفتگـو

هماهنگی برنامه های امام صدر در لبنان با برنامه های رهبران انقلاب در ایران

کد : 89937 | تاریخ : 16/08/1395

‏بزرگانی مثل مرحوم سید محمدباقر صدر، امام موسی، مرحوم بهشتی، مرحوم مطهری، ‏‎ ‎‏مرحوم طالقانی و چه بسا مرحوم شریعتی اینگونه فکر می‌کردند و بعد از 15 خرداد نیز ‏‎ ‎‏به همین شکل حرکت کردند. به عنوان مثال آقای بهشتی با کمک یاران امام خمینی ‏‎ ‎‏مدرسه حقانی را درست کرد. در عین‌حال حرکت سیاسی و روشنگری مردمی ‌خود را ‏‎ ‎‏هم داشتند و سازمان‌های مسلحانه زیرزمینی بر روی بعد دفاعی و نظامی ‌کار می‌کردند. ‏‎ ‎‏آقای صدر هم در لبنان آن مدرسه طلبگی و دارالافتاء جعفری را درست کرد. بعد هم ‏‎ ‎‏حرکة‌المحرومین‏‏ را بوجود آورد که یک حرکت سیاسی عام بود. چرا که هم شیعه‌ها در ‏‎ ‎‏آن بودند، هم اهل سنت و هم مسیحیان! بعد نظامی‌ حرکت ایشان هم حرکت «امل» بود ‏‎ ‎
‎[[page 167]]‎‏که جوانهای شیعه را حسابی به فعالیت انداخته بود. دکتر چمران هم در این قسمت ‏‎ ‎‏اخیر کار می‌کرد. بنابراین همان‌طوری‌که مشاهده می‌شود، وحدت رویه کاملاً دیده ‏‎ ‎‏می‌شود! و نشان می‌دهد، روش تعقل و مبانی اندیشه‌ها دقیقاً یکی است! دقیقاً همان ‏‎ ‎‏کاری که آقای بهشتی و دوستانش در ایران انجام می‌دهند، آقای صدر هم در آنجا انجام ‏‎ ‎‏می‌دهد، و این اقدامات نه تنها مشابه هم هستند، بلکه همزمان با یکدیگر نیز هستند. ‏‎ ‎‏کاملاً پیداست که این افراد حتی از دوران قبل از 15 خرداد، یعنی از همان ایام ‏‎ ‎‏تحصیلات حوزوی با یکدیگر همفکر و هماهنگ بوده‌اند، و بعد از 15 خرداد نشسته‌اند ‏‎ ‎‏و جمع‌بندی کرده‌اند که چگونه در آینده حرکت نمایند. اینجاست که اگر به بعد ‏‎ ‎‏فرهنگی بعد از قیام پانزدهم خرداد توجه کنیم، حرکت امثال دکتر شریعتی و مهندس ‏‎ ‎‏بازرگان معنا پیدا می‌کند آمدن آقای مطهری از قم به تهران معنا پیدا می‌کند، بردن ‏‎ ‎‏مذهب به دانشگاه معنا پیدا می‌کند، تقویت دانشجویان خارج از کشور معنا پیدا می‌کند، ‏‎ ‎‏یعنی همه به هم متصلند و در یک چارچوب جای می‌گیرند.‏

[[page 168]]

انتهای پیام /*