برای روشن ساختن فصلی از تاریخ خونین شیعیان و مجاهدتهای مظلومانه امام صدر و یار قهرمان و مجاهدش مصطفی چمران، چند نامه را از مجموع مکاتباتی که این دوست قلندر و این چریک روشنضمیر و این پیکارگر سنگرنشین و این برادر عارف در آن روزهای آتش و خون و در آن دوران عشقآفرین و کفرسوز برای من نگاشته است انتخاب کرده و در معرض دید خواننده قرار میدهم. این نامهها از هرگونه شرح و توصیف بینیازند. این نامهها از یک سو نموداری کامل از وجودی متعالی و بینیاز از همه کس و همه چیز است و از سوی دیگر زمزمههای دردمند دل سوختهای است که فریادش به گوش هیچ کس جز پویندگان راه حق و حقیقت نمیرسد.
زمانی که برادر دلسوختهامان مرحوم حجتالاسلام علی حجتی کرمانی دست به کار تدوین کتاب «لبنان به روایت امام موسی صدر و دکتر چمران» شد، من این نامهها را در اختیار ایشان قرار دادم که در آن کتاب به چاپ رسید.
نسخه خطی این نامهها همراه با دیگر اسناد و مدارک مهم دیگر همان طور که در مقدمه کتاب ذکر کردم به سرقت رفت. زمانی که از خانواده مرحوم حجتی فتوکپی آنها را درخواست کردم معلوم شد که متاسفانه آنها هم از دست رفتهاند. لذا ناچار شدم از متن منتشر شده در کتاب مرحوم حجتی بهره گرفته و در این مجموعه به درج آنها که حاوی نکات و حوادث دردناک و در عینحال عبرتانگیزی میباشد بپردازم.
[[page 313]]