احکام زکات

زکات گندم و جو و خرما و کشمش

کد : 91503 | تاریخ : 08/06/1395

مساله 1864ـ‏ زکات گندم و جو و خرما و کشمش وقتی واجب می شود که به‏‎ ‎‏مقدار نصاب برسند و نصاب آنها 288 من تبریز و 45 مثقال کم است که 207 / 847‏‎ ‎‏کیلوگرم می شود.‏


‎[[page 283]]‎مساله 1865ـ‏ اگر پیش از دادن زکات از انگور بعد از کشمش شدن، و خرما بعد‏‎ ‎‏از تمر شدن، و جو و گندم بعد از صدق اسم ـ که زکات آنها واجب شده ـ خود و‏‎ ‎‏عیالاتش بخورند، یا مثلاً به فقیر بدهد، باید زکات مقداری را که مصرف کرده بدهد.‏

مساله 1866ـ‏ اگر بعد از آن که زکات گندم و جو و خرما و انگور واجب شد‏‎ ‎‏مالک آن بمیرد، باید مقدار زکات را از مال او بدهند. ولی اگر پیش از واجب شدن‏‎ ‎‏زکات بمیرد، هر یک از ورثه که سهم او به اندازۀ نصاب است، باید زکات سهم خود‏‎ ‎‏را بدهد.‏

مساله 1867ـ‏ کسی که از طرف حاکم شرع مامور جمع آوری زکات است، موقع‏‎ ‎‏خرمن که گندم و جو را از کاه جدا می کنند و بعد از خشک شدن خرما و انگور،‏‎ ‎‏می تواند زکات را مطالبه کند. و اگر مالک ندهد و چیزی که زکات آن واجب شده، از‏‎ ‎‏بین برود باید عوض آن را بدهد.‏

مساله 1868ـ‏ اگر بعد از مالک شدن درخت خرما و انگور یا زراعت گندم و جو‏‎ ‎‏زکات آنها واجب شود، باید زکات آن را بدهد.‏

مساله 1869ـ‏ اگر بعد از آن که زکات گندم و جو و خرما و انگور واجب شد،‏‎ ‎‏زراعت و درخت را بفروشد، باید زکات آنها را بدهد.‏

مساله 1870ـ‏ اگر انسان گندم یا جو یا خرما یا انگور را بخرد و بداند که‏‎ ‎‏فروشنده زکات آن را داده، یا شک کند که داده یا نه، چیزی بر او واجب نیست. و اگر‏‎ ‎‏بداند که زکات آن را نداده، چنانچه حاکم شرع معاملۀ مقداری را که باید از بابت‏‎ ‎‏زکات داده شود، اجازه ندهد معاملۀ آن مقدار باطل است. و حاکم شرع می تواند‏‎ ‎‏مقدار زکات را از خریدار بگیرد، و اگر معاملۀ مقدار زکات را اجازه دهد، معامله‏‎ ‎‏صحیح است. و خریدار باید قیمت آن مقدار را به حاکم شرع بدهد، و در صورتی که‏‎ ‎‏قیمت آن مقدار را به فروشنده داده باشد، می تواند از او پس بگیرد.‏

مساله 1871ـ‏ اگر وزن گندم و جو و خرما و کشمش موقعی که تر است به 288‏‎ ‎‏من و 45 مثقال کم برسد و بعد از خشک شدن کمتر ازاین مقدار شود، زکات آن‏‎ ‎‏واجب نیست.‏

مساله 1872ـ‏ اگر گندم و جو و خرما را پیش از خشک شدن مصرف کند اگرچه‏
‎[[page 284]]‎‏خشک آنها به اندازۀ نصاب باشد، زکات آنها واجب نیست ولی اگر احتیاطاً زکات آنها‏‎ ‎‏را بدهد خیلی پسندیده است.‏

مساله 1873ـ‏ خرمایی که تازۀ آن را می خورند و اگر بماند خیلی کم می شود‏‎ ‎‏چنانچه مقداری باشد که خشک آن به 288 من و 45 مثقال کم برسد، زکات آن‏‎ ‎‏واجب است.‏

مساله 1874ـ‏ گندم و جو و خرما و کشمشی که زکات آنها را داده اگر چند سال‏‎ ‎‏هم نزد او بماند زکات ندارد.‏

مساله 1875ـ‏ اگر گندم و جو و خرما و انگور، هم از آب باران مشروب شود، و‏‎ ‎‏هم از آب دلو و مانند آن استفاده کند، چنانچه طوری باشد که بگویند با دلو آبیاری‏‎ ‎‏شده نه باران، زکات آن بیست یک است، و اگر بگویند با آب باران آبیاری شده،‏‎ ‎‏زکات آن ده یک است.‏

مساله 1876ـ‏ اگر گندم و جو و خرما و انگور، هم از آب باران مشروب شود و‏‎ ‎‏هم از آب دلو و مانند آن استفاده کند، چنانچه طوری باشد که بگویند آبیاری با دلو و‏‎ ‎‏مانند آن غلبه داشته، زکات آن بیست یک است؛ و اگر بگویند آبیاری با آب نهر و‏‎ ‎‏باران غلبه داشته زکات آن ده یک است بلکه اگر نگویند آب باران و نهر غلبه داشته‏‎ ‎‏ولی آبیاری با آب باران و نهر بیشتر از آب دلو و مانند آن باشد، بنابر احتیاط، زکات‏‎ ‎‏آن ده یک می باشد.‏

مساله 1877ـ‏ اگر شک کند که آبیاری با آب باران شده یا آبیاری به دلو، بیست‏‎ ‎‏یک بر او واجب می شود.‏

مساله 1878ـ‏ اگر گندم و جو و خرما و انگور با آب باران و نهر مشروب شود و‏‎ ‎‏به آب دلو و مانند آن محتاج نباشد ولی با آب دلو هم آبیاری شود، و آب دلو به زیاد‏‎ ‎‏شدن محصول کمک نکند زکات آن ده یک است، و اگر با دلو و مانند آن آبیاری شود‏‎ ‎‏و به آب نهر و باران محتاج نباشد ولی با آب نهر و باران هم مشروب شود و آنها به‏‎ ‎‏زیاد شدن محصول کمک نکنند، زکات آن بیست یک است.‏

مساله 1879ـ‏ اگر زراعتی را با دلو و مانند آن آبیاری کنند و در زمینی که پهلوی‏‎ ‎‏آن است زراعتی کنند که از رطوبت آن زمین استفاده نماید و محتاج به آبیاری نشود‏
‎[[page 285]]‎‏زکات زراعتی که با دلو آبیاری شده، بیست یک و زکات زراعتی که پهلوی آن است،‏‎ ‎‏ده یک می باشد.‏

مساله 1880ـ‏ مخارجی را که برای گندم و جو و خرما و انگور کرده است حتی‏‎ ‎‏مقداری از قیمت اسباب و لباس را که بواسطۀ زراعت کم شده، می تواند از حاصل‏‎ ‎‏کسر کند. و چنانچه پیش از کم کردن اینها به 288 من و 45 مثقال کم برسد، باید‏‎ ‎‏زکات باقی مانده آن را بدهد.‏

مساله 1881ـ‏ قیمت وقتی که تخم را برای زراعت پاشیده می تواند جزء مخارج‏‎ ‎‏حساب نماید.‏

مساله 1882ـ‏ اگر زمین و اسباب زراعت یا یکی از این دو، ملک خود او باشد،‏‎ ‎‏نباید کرایۀ آنها را جزء مخارج حساب کند، و نیز برای کارهایی که خودش کرده یا‏‎ ‎‏دیگری بی اجرت انجام داده، چیزی از حاصل کسر نمی شود.‏

مساله 1883ـ‏ اگر درخت انگور یا خرما را بخرد، قیمت آن جزء مخارج نیست‏‎ ‎‏ولی اگر خرما یا انگور را پیش از چیدن بخرد، پولی را که برای آن داده جزء مخارج‏‎ ‎‏حساب می شود.‏

مساله 1884ـ ‏اگر زمینی را بخرد و در آن زمین گندم یا جو بکارد، پولی را که‏‎ ‎‏برای خرید زمین داده جزء مخارج حساب نمی شود، ولی اگر زراعت را بخرد، پولی‏‎ ‎‏را که برای خرید آن داده می تواند جزء مخارج حساب نماید و از حاصل کم کند، امّا‏‎ ‎‏باید قیمت کاهی را که از آن به دست می آید، از پولی که برای خرید زراعت داده کسر‏‎ ‎‏نماید مثلاً اگر زراعتی را پانصد تومان بخرد و قیمت کاه آن صد تومان باشد، فقط‏‎ ‎‏چهار صد تومان آن را می تواند جزء مخارج حساب نماید.‏

مساله 1885ـ‏ کسی که بدون گاو و چیزهای دیگر که برای زراعت لازم است‏‎ ‎‏می تواند زراعت کند، اگر اینها را بخرد، نباید پولی را که برای خرید اینها داده جزء‏‎ ‎‏مخارج حساب نماید.‏

مساله 1886ـ‏ کسی که بدون گاو و چیزهای دیگری که برای زراعت لازم است‏‎ ‎‏نمی تواند زراعت کند، اگرآنها را بخرد وبواسطۀ زراعت به کلی ازبین بروند، می تواند‏‎ ‎‏تمام قیمت آنها را جزء مخارج حساب نماید و اگر مقداری از قیمت آنها کم شود‏
‎[[page 286]]‎‏می تواند آن مقداررا جزء مخارج حساب کند ولی اگر بعد اززراعت چیزی ازقیمتشان‏‎ ‎‏کم نشود، نباید چیزی از قیمت آنها را جزء مخارج حساب نماید.‏

مساله 1887ـ‏ اگر در یک زمین جو و گندم و چیزی مثل برنج و لوبیا که زکات آن‏‎ ‎‏واجب نیست بکارد، خرجهایی که برای هر کدام آنها کرده فقط پای همان حساب‏‎ ‎‏می شود، ولی اگر برای هر دو مخارجی کرده باید به هر دو، قسمت نماید، مثلاً اگر هر‏‎ ‎‏دو به یک اندازه بوده، می تواند نصف مخارج را از جنسی که زکات دارد کسر نماید.‏

مساله 1888ـ‏ اگر برای سال اول عملی مانند شخم زدن انجام دهد اگرچه برای‏‎ ‎‏سالهای بعد هم فایده داشته باشد باید مخارج آن را از سال اول کسر کند، ولی اگر‏‎ ‎‏برای چند سال عمل کند باید بین آنها تقسیم نماید.‏

مساله 1889ـ‏ اگر انسان در چند شهر که فصل آنها با یکدیگر اختلاف دارد و‏‎ ‎‏زراعت و میوۀ آنها در یک وقت به دست نمی آید گندم یا جو یا خرما یا انگور داشته‏‎ ‎‏باشد و همۀ آنها محصول یک سال حساب شود، چنانچه چیزی که اول می رسد به‏‎ ‎‏اندازۀ نصاب یعنی 288 من و 45 مثقال کم باشد، باید زکات آن را موقعی که می رسد‏‎ ‎‏بدهد، و زکات بقیه را هر وقت به دست می آید ادا نماید، و اگر آنچه اول می رسد به‏‎ ‎‏اندازۀ نصاب نباشد صبر می کند تا بقیۀ آن برسد. پس اگر روی هم به مقدار نصاب‏‎ ‎‏شود، زکات آن واجب است، و اگر به مقدار نصاب نشود، زکات آن واجب نیست.‏

مساله 1890ـ‏ اگر درخت خرما یا انگور در یک سال دو مرتبه میوه دهد،‏‎ ‎‏چنانچه روی هم به مقدار نصاب باشد، بنابر احتیاط زکات آن واجب است.‏

مساله 1891ـ‏ اگر مقداری خرما یا انگور تازه دارد که خشک آن به اندازۀ نصاب‏‎ ‎‏می شود، چنانچه به قصد زکات از تازۀ آن بقدری به مستحق بدهد که اگر خشک شود‏‎ ‎‏به اندازۀ زکاتی باشد که بر او واجب است اشکال ندارد.‏

مساله 1892ـ‏ اگر زکات خرمای خشک یا کشمش بر او واجب باشد نمی تواند‏‎ ‎‏زکات آن را خرمای تازه یا انگور بدهد و نیز اگر زکات خرمای تازه یا انگور بر او‏‎ ‎‏واجب باشد، نمی تواند زکات آن را خرمای خشک یا کشمش بدهد. امّا اگر یکی از‏‎ ‎‏اینها یا چیز دیگری را به قصد قیمت زکات بدهد مانعی ندارد.‏

مساله 1893ـ‏ کسی که بدهکار است و مالی هم دارد که زکات آن واجب شده‏
‎[[page 287]]‎‏اگر بمیرد، باید اول تمام زکات را از مالی که زکات آن واجب شده بدهند، بعد قرض‏‎ ‎‏او را ادا نمایند.‏

مساله 1894ـ‏ کسی که بدهکار است و گندم یا جو یا خرما یا انگور هم دارد، اگر‏‎ ‎‏بمیرد و پیش از آن که زکات اینها واجب شود، ورثه قرض او را از مال دیگر بدهند،‏‎ ‎‏هر کدام که سهمشان به 288 من و 45 مثقال کم برسد، باید زکات بدهد، و اگر پیش از‏‎ ‎‏آنکه زکات اینها واجب شود، قرض او را ندهند چنانچه مال میت فقط به اندازۀ بدهی‏‎ ‎‏او باشد واجب نیست زکات اینها را بدهند، و اگر مال میت بیشتر از بدهی او باشد، در‏‎ ‎‏صورتی که بدهی او بقدری است که اگر بخواهند ادا نمایند باید مقداری از گندم و‏‎ ‎‏جو و خرما و انگور را هم به طلبکار بدهند، آنچه را به طلبکار می دهند زکات ندارد و‏‎ ‎‏بقیه مال ورثه است و هر کدام آنان که سهمش به اندازۀ نصاب شود، باید زکات آن را‏‎ ‎‏بدهد.‏

مساله 1895ـ‏ اگر گندم و جو و خرما و کشمشی که زکات آنها واجب شده خوب‏‎ ‎‏و بد دارد باید زکات هر کدام از خوب و بد را از خود آنها بدهد و یا زکات همه را از‏‎ ‎‏خوب و بد بدهد و به احتیاط واجب زکات همه را از بد نمی تواند بدهد.‏

‎ ‎

‎[[page 288]]‎

انتهای پیام /*