همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی (ره)

نقد و بررسی مقاله دکتر دینانی

کد : 91950 | تاریخ : 24/07/1395

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

نقد و بررسی مقاله دکتر دینانی

 دکتر حسن البناء

‏ ‏

‏در ابتدا باید اعتراف کنم که زبان شعر، تفاوت بسیاری با زبان فکر و‏‎ ‎‏اندیشه دارد و به نظر می رسد دکتر دینانی خود را در دنیای شعر ـ که به‏‎ ‎‏گفته خودشان، تصویری از دنیای خاکی و مادی است ـ زندانی کرده‏‎ ‎‏است. ایشان شعر را مروارید دریای عقل نامیدند؛ ولی در ادامه، مروارید‏‎ ‎‏را برداشته و دریای عقل را رها کرده، و تبعات این کار را هم به عهدۀ امام‏‎ ‎‏گذاشته اند. دکتر، مثالهایی از زبان امام بخصوص درباره کتابهای ‏‏شفا‏‏ و‏‎ ‎‏اسفار‏‏ نقل کرده، و از قول حضرت امام آورده است:‏

‏... هوشمندان را بگو دفتر ببندند از سخن ...‏

‏     و در بیان علت آن گفته است که سخنان عقل گرایان، نتیجۀ فکر و گفتار‏‎ ‎‏و استدلال است ...‏

‏     البته دکتر دینانی، تنها کسی نیست که اینطور یکجانبه به اشعار عرفانی‏‎ ‎‏امام نگریسته است؛ بلکه افراد دیگری هم بوده اند که چنین دیدگاهی را‏‎ ‎‏مطرح کرده اند. به عنوان مثال، یکی از شرح دهندگان رباعیات امام در‏‎ ‎‏توضیح این بیت:‏


‎[[page 51]]‎

‏از دانش و عقل، یار را نتوان یافت‏   ‏از جهل در این راه مددگیری کن‏‎[1]‎

‏ ‏

‏    ‏‏آورده است:‏

‏     «... معشوق، خداوند است و راه شناخت چنین معشوقی را جز‏‎ ‎‏خواصّ، درک نمی کنند. یافتنِ راهِ رسیدن به او، از طریق علم دین، و‏‎ ‎‏شریعت، و یا به وسیله فلسفه و مباحث فکری ممکن نیست؛ بلکه تنها راه‏‎ ‎‏وصول الی الله ، فنای در عشق است که این مفهوم را ظاهربینان ـ که به‏‎ ‎‏ظواهر دین اکتفا کرده اند ـ و فلاسفۀ نادان نمی توانند دریابند».‏

‏     به جرات می توان گفت که امام همه را متحیّر کرده اند. بدون اغراق باید‏‎ ‎‏بگوییم که همۀ مراحل چهارگانۀ معرفت و شناخت، در وجود امام جمع‏‎ ‎‏شده بود؛ یعنی ایشان از این مراتبِ معرفت برخوردار بودند:‏

‏     اول، معرفت و شناخت حسی با روش استقراء و رسیدن از امور جزئی‏‎ ‎‏به کلیات؛‏

‏     دوم، شناخت عقلی با روش استدلالی، یعنی رسیدن از کلیات به‏‎ ‎‏جزئیات؛‏

‏     سوم، شناخت حدسی با روش مشاهدۀ مستقیم و برپایۀ ارتباط میان‏‎ ‎‏عارف با موضوع شناخت و بدون استفاده از ابزار؛ یعنی همان نوری که‏‎ ‎‏خداوند در دل بندگان خویش قرار می دهد؛‏

‏     و چهارم، معرفت الهی بدون ادعای پیامبری، که جناب آقای محقق‏‎ ‎‏داماد در سخنان خود بدان اشاره کردند.‏

‏     در اینجا مثالی را که در زمان تدریس فلسفه و اصول به طلاب علوم‏


‎[[page 52]]‎‏دینی،بدان رسیده ام، برایتان ذکر می کنم که به نظریۀ امام درباره وجود و‏‎ ‎‏معرفت ـ که موضوع بحث دکتر دینانی است ـ مربوط می شود؛ در نامه ای‏‎ ‎‏عرفانی که حضرت امام خطاب به فرزند خود حجت الاسلام والمسلمین‏‎ ‎‏سید احمد خمینی نوشته اند، اینطور فرموده اند:‏

باید بدانی که ایمان به وحدت اله و وحدت معبود و وحدت موثر، آنچنان که‎ ‎باید و شاید به قلبت نرسیده، کوشش کن کلمۀ توحید را ـ که بزرگترین کلمه‎ ‎است و والاترین جمله است ـ از عقلت به قلبت برسانی؛ که حظّ عقل همان‎ ‎اعتقاد جازم برهانی است و این حاصل برهان اگر با مجاهدت و تلقین به‎ ‎قلب نرسد، فایده و اثرش ناچیز است.‎[2]‎


‎[[page 53]]‎

‏ ‏

‎ ‎

‎[[page 54]]‎

  • )) دیوان امام؛ ص 233.
  • )) صحیفه امام؛ ج 18، ص 514.

انتهای پیام /*