همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی (ره)

رابطۀ عرفان با جهاد، تهذیب و تزکیۀ نفس

کد : 91956 | تاریخ : 24/07/1395

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

 شیخ شفیق جرادی‎[1]‎

‏ ‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم؛ یکی از بارزترین ویژگیهای اندیشه های بزرگ و‏‎ ‎‏رهبران عظیم، قدرت تشخیص حق از باطل و راه راست از بیراهۀ گمراهی‏‎ ‎‏است؛ و از آنجا که به عقیدۀ اهل عرفان، معرفت، لازمۀ وجود است و‏‎ ‎‏محبت، رازی برخاسته از عمق وجود هر موجودی می باشد؛ ساختار‏‎ ‎‏عرفانی اندیشۀ امام خمینی(س)، ترجمان عشق به ذات حق و جلوۀ کلام‏‎ ‎‏عظیم خداوند در قرآن است که در گفتار و رفتار پیامبر اکرم حضرت‏‎ ‎‏محمد(ص) تجلی یافت و آن عبارت است از خاستگاه سلوک عارف و‏‎ ‎‏عشق به هستی و در عین حال، حضور او در عرصۀ هستی.‏

‏     از اینجا بود که رابطۀ میان شخصیت امام خمینی(س) به عنوان عبد وبندۀ خدا از‏‎ ‎‏یک سو، و خمینی(س) در جایگاه امام و رهبر از سوی دیگر،‏‎ ‎‏به وجود آمد؛ تا جایی که به عقیدۀ بسیاری از صاحبنظران، امام‏‎ ‎‏خمینی(س) روش جدیدی در عرفان نظری و عملی پدید آوردند که‏‎ ‎‏می توان آن را «عرفان متعالی» نامید، همان طور که ملاصدرا، بنیانگذار‏‎ ‎‎ ‎
‎[[page 11]]‎‏حکمت متعالیه، نیز با ایجاد هماهنگی و همراهی میان قرآن، عرفان و‏‎ ‎‏برهان نوآوری کرده بود.‏

‏     امام خمینی(س) با تکیه بر قرآن کریم به عنوان محور اصلی و در پرتو‏‎ ‎‏سنت امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ و با اندیشه و تامل عمیق، مکتب‏‎ ‎‏عرفانی نوینی را بنا نهادند که می تواند مبنایی باشد برای همگونی و‏‎ ‎‏همراهی فعالیتهای سیاسی ـ اجتماعی، در کنار عشق پرشور به ذات حق و‏‎ ‎‏اشتیاق عارفانه. بدین ترتیب، امام در دوران معاصر به عرصه آمدند تا‏‎ ‎‏معیار حقیقی تشخیص حق از باطل شوند.‏

‏     ما به همت همکاران «کانون اندیشه و فلسفۀ اسلامی» و در حضور‏‎ ‎‏شما شرکت کنندگان محترم، در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام‏‎ ‎‏خمینی(س) گرد هم آمده ایم تا با همراهی اهل علم و اندیشه، یکی از‏‎ ‎‏ابعاد مهم و حساس شخصیت امام راحل را که در حوزۀ اندیشۀ انسانی از‏‎ ‎‏اهمیت خاص برخوردار است، مورد بحث و بررسی قرار دهیم؛ و این‏‎ ‎‏مقوله، همان مفهوم «عرفان» است.‏

‏     عرفان چیست؟ آیا عرفان و تصوف، یک مفهوم هستند یا میان آنها‏‎ ‎‏تفاوت وجود دارد؟ آیا عرفان، میان «آگاهی» و «حقیقت» فاصله‏‎ ‎‏می اندازد؟ و آیا از منظر عرفان، مفهوم «ذات»، به جایگزینی برای وجود‏‎ ‎‏موضوعی، فلسفه، دین و علم تبدیل شده است؟ آیا می توان عرفان را به‏‎ ‎‏صورت علمی با مبانی، اصول و موضوعات خاص خود ارائه کرد یا اینکه‏‎ ‎‏عرفان، به مقولۀ ایمان و باور قلبی و شهودی نزدیکتر است؟‏

‏     آیا جامعۀ بشری می تواند از مقولۀ عرفان، استفاده عملی نماید، یا‏‎ ‎‏اینکه عرفان، در حوزۀ معرفت شناسی، تنها یک نوع دعوت به‏‎ ‎‏خویشتنداری است؟ آیا درست است که بگوییم همۀ آنچه که باید دربارۀ‏‎ ‎
‎[[page 12]]‎‏عرفان گفته شود، پیش از ما بیان شده است و ما باید تنها از آنها پیروی‏‎ ‎‏کنیم، یا آنکه مقوله های عرفانی، قابلیت تغییر و تحول و نوآوری دارند؟ ...‏‎ ‎‏و سرانجام اینکه حضرت امام چه مسائل جدیدی را در حوزۀ عرفان‏‎ ‎‏مطرح کردند و نظر ایشان دربارۀ عرفان چه بوده است؟‏

‏     در چنین جوّی، اندیشۀ برپایی همایش «عرفان در اندیشه‏‎ ‎‏امام خمینی(س)» پدید آمد و قوت گرفت و به یاری خداوند، مطالب‏‎ ‎‏مطرح شده در این همایش که به عقیدۀ ما نخستین گام در سلسله بحثهای‏‎ ‎‏روش شناسی است ـ برای تبیین موضوعات مذکور پیگیری خواهد شد ـ‏‎ ‎‏چرا که در دنیای عرب و جهان اسلام، نیاز مبرمی به اینگونه مباحث‏‎ ‎‏احساس می شود. امید آنکه مورد قبول و رضایت خداوند متعال قرار‏‎ ‎‏گیرد.‏

‏     در پایان باید خاطر نشان کنم که یکی از موضوعات اساسی مورد‏‎ ‎‏بحث و بررسی در این همایش، آن است که روش عملی عارف شیعه در‏‎ ‎‏برخورد با عرفان چگونه است و آیا برداشت عرفای شیعه در این باره،‏‎ ‎‏به دور از جریان زندگی سیاسی و اجتماعی است و اینکه همان تصویر‏‎ ‎‏مورد نظر صوفیان را در ذهن دارند یا خیر؛ و از سوی دیگر، عرفان در‏‎ ‎‏حالت کلی چگونه مفاهیم اساسی حوزۀ نظری را حل و فصل می کند و‏‎ ‎‏این ابعاد نظری، چگونه می توانند در حوزۀ عملی، به صورت اعمالی‏‎ ‎‏عرفانی ظاهر شوند، همان طور که امام خمینی(س) بر این مهم تاکید‏‎ ‎‏داشتند و عرفان را از زوایای تنگ نظری و از حالت یک برداشت نفسی و‏‎ ‎‏درونی خارج ساخته، آن را به صورت اعمال ارادیِ شخص عارف، مطرح‏‎ ‎‏کردند. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.‏


‎[[page 13]]‎

‏ ‏

‏ ‏

‎ ‎

‎[[page 14]]‎

  • مدیر کانون اندیشه و فلسفۀ اسلامی لبنان.

انتهای پیام /*