شخصیت و عرفان امام خمینی (ره)
محمد اسماعیل زاده
این نوشته با بحثی درباره عرفان تصوف در اسلام آغاز می شود و با تأکید بر سیر عقلی و قلبی آدمی به پایان می رسد. نویسنده در طی مباحث خود، نخست به سیر تحولات تصوف و عرفان در ایران اشاره می کند و پس از توضیحی درباره علل و انگیزه های پیدایش و رشد تصوف، آن را به دو دسته مثبت و منفی تقسیم می کند. او معتقد است تصوف مثبت برآیند شرایط سخت سیاسی و حاکمیت خلفای سنی مذهب است که شیعیان را تحت فشار شدید قرار داده و مورد آزار و اذیت قرار می دادند. در این شرایط، شیعیان انزوا طلبی و اکتفا به خانقاه ها و زاویه ها را وسیله ای برای حفظ خون و ایمان خویش جست و جو می کردند، اما این جریان به تدریج از مسیر اصلی خود منحرف گشت و با آمیختن با جریان فکری فراماسونری به آلترناتوی در مقابل مذهب رسمی درآمد. از نظر نویسنده شخصیت عرفانی امام خمینی، محصول ریاضتهای نظری و عملی او بود که در سالیان دراز آنها را متحمل شده و انواع و اقسام مخالفتها را به جان خریده بود از دیدگاه نویسنده، عرفان مورد نظر امام عرفانی آمیخته با شریعت بود و از کانال عمل به ظواهر دین و التزام به احکام حاصل می گشت. بر این اساس امام به سرزنش کنندگان وقعی نمی گذاشت و دشمنی آنها با عرفان و عرفا را در جهل آنان نسبت به آن می دانست. در آخرین بخش نوشته، مسأله ولایت و جایگاه آن در عرفان مورد بحث قرار گرفته و از انسان کامل به عنوان مظهر کامل اسمای الهی یاد شده است.
[[page 266]]