امام خمینی و مکتب ائتلافی اخلاق
حجة الاسلام والمسلمین سید محمد ثقفی
نویسنده ابتدا با اشاره به آثار و مشرب فکری ارسطو، بر آن است که فیلسوفان اسلامی متأثر از ارسطو را در حوزۀ اخلاق در چارچوب یک مکتب ائتلافی اخلاق قرار دهد.
در حیطه مبادی و اصول اخلاقی ارسطو، نفس و اقسام آن حائز اهمیت است، ولی ضمن آنکه قسم اول نفس را تحت عنوان نفس غیر متعقل به نباتی و حیوانی تقسیم می کند معتقد است آنچه که به عنوان شالوده و اساس اخلاق می تواند قرار بگیرد قسم دوم نفس، یعنی «نفس متعقل» است.
مقاله با تبیین دیدگاههای ارسطو در این خصوص می نویسد آنچه که در حیات معقول ارسطو مد نظر است، لذت است. و ارسطو بر این باور است تنها لذتی خوب است که موجب فضیلت و سعادت شود، ولی سیاستمدار لایق را کسی می دانست که فضیلت اخلاقی و عقلانی را در جامعه توسعه دهد. و رفاه اجتماعی را توأم با سعادت همگانی فراهم آورد.
نویسنده، به یک مکتب ائتلافی از دیدگاه عالمان اسلامی اشاره می کند که غزالی، فیض کاشانی، نراقی و امام خمینی را در بر می گیرد.به دنبال چنین مباحثی به منبع سلوک در مکتب عرفانی و در مکتب روایی اشاره می کند که معتقد است مکتب روایی از منبع فیض و حیانی و علم لدنی اهل بیت(ع) نشاط گرفته و روش این مکتب ایمان یقینی به اصول اسلام است حال آنکه در مکتب عرفانی روش معرفت و شناخت است.
[[page 134]]