الحدیث الثانی

فصل در دعوت به اخلاص است

کد : 93676 | تاریخ : 09/06/1395

‏فصل‏

‏در دعوت به اخلاص است ‏

‏بدان که مالک الملوک حقیقی و ولی نعمت واقعی، که این همه کرامات به ما کرده و این همه تهیه ها برای ما دیده از قبل از آمدن ما در این عالم، از غذای لطیف دارای موادّ صالحه مناسبه با معده ضعیف ما و مربی و خدمتگزار با حب جبلی ذاتی که خدمتش بی منت باشد و محیط و هوای مناسب و سایر نعم و آلاء ظاهره و باطنه، و این همه تهیه ها دیده در عالم آخرت و برزخ برای ما قبل از رفتن در آنجا، و از ما خواسته است که این قلب را برای من یا برای کرامت من خالص کن تا برای خودت نتیجه دهد، خودت فایده ببری، باز ما گوش ندهیم و نافرمانی کنیم و بر خلاف رضای او قدم زنیم، چه ظلم بزرگی کردیم و با چه مالک الملوکی ستیزه نمودیم که نتیجه اش ظلم به خود ماست و به سلطنت او لطمه ای وارد نمی شود. از تحت سلطنت و سلطه او خارج نمی شویم، مشرک باشیم یا موحد فرقی برای او نکند، عارف بالله یا متقی زکیّ النفس باشیم برای خود هستیم، کافر و مشرک باشیم به خود ضرر زدیم:‏‏ فَإنَّ الله غَنِیٌّ عَنِ الْعالَمینَ.‏‎[1]‎‏ «همانا خدای بی نیاز است از همه مخلوقات.» احتیاجی به عبادت ما، به اخلاص ما، به بندگی ما، ندارد، نافرمانی و‏


‎[[page 42]]‎‏شرک و دورویی ما به مملکت او لطمه ای وارد نمی کند. لیکن چون «ارحم الراحمین» است، رحمت واسعه و حکمت بالغه اش اقتضا می کند که طرق هدایت و راه خیر و شر و زشت و زیبا را به ما بنمایاند، و پرتگاههای راه انسانیت و لغزشگاههای طریق سعادت را به ما ارائه دهد. خدای تعالی در این هدایت و راهنمایی، بلکه در این عبادتها و اخلاصها و بندگیها، بر ما منّتهای عظیم جسیم دارد که تا چشم بصیرت و دیده برزخی واقع بین باز نشود نمی توانیم بفهمیم. و مادامی که در این عالم تنگ و تاریک و ظلمتکده طبیعت هستیم و دچار سلسله های زمان و حبس تاریک امتداد مکانیم، ادراک منّتهای بزرگ خدا را نمی کنیم، و نعمتهای خداوند را در همین اخلاص و عبادت و در آن راهنمایی و هدایت تصور نمی نماییم.‏

‏مبادا گمان کنی که ما منت داریم بر انبیاء معظم یا اولیاء مکرم خدا، یا بر علماء امت، که راهنمای سعادت و خلاصی ما هستند و ما را از جهل و ظلمت و بدبختی نجات دادند و به عالم نور و سرور و بهجت و عظمت دعوت کردند، و آن همه تحمل مشقتها و زحمتها نمودند و می کنند برای تربیت ما و برای نجات ما از آن ظلمتهایی که لازمه اعتقادات باطله و جهلهای مرکب است، و از آن فشارها و عذابهایی که صورت ملکات و اخلاق رذیله است، و از آن صورتهای موحشه مدهشه که ملکوت اعمال و افعال قبیحه ماست، و برای رسیدن ما به آن نورها و بهجتها و سرورها و راحتی و خوشیها و حور و قصور که نمی توانیم تصور آنها را بکنیم. و این عالم ملک به همه عظمت که دارد تنگتر از آن است که یکی از حلّه های بهشتی را در او بیاورند، و این چشمهای ما طاقت دیدن یک تار موی حور العین را ندارد، که تمام این ها صورت ملکوتی آن عقاید و اخلاق و اعمالی است که انبیاء عظام، خصوصا صاحب کشف کلی و دستور جامع، خاتم پیغمبران، صلّی الله علیه و آله و علیهم، آنها را به وحی الهی درک فرموده و دیده و شنیده و ما را بدانها دعوت فرموده اند. و ما بیچاره ها مثل اطفالی که از حکم عقلا سرپیچند، بلکه عقلا را تخطئه می کنند، همیشه با آنها در مقام ستیزه و جنگ و جدال برآمدیم، و آن نفوس زکیه مطمئنه و ارواح طیبه طاهره به واسطه شفقت و رحمتی که بر بندگان خدا داشتند هیچ گاه از دعوت خویش به واسطه نادانی ما کوتاهی نفرمودند و با زور و زر ما را به سوی بهشت و سعادت کشیدند، بدون اینکه اجر و مزدی از ما بخواهند. آن وقت هم که رسول اکرم، صلّی الله علیه و آله، منحصر می کنند اجر خود را به «مودّت ذوی القربی‏‎[2]‎‏»، صورت این مودت و محبت در عالم دیگر برای ما شاید از همه صور نورانیتر باشد. آن هم برای خود‏


‎[[page 43]]‎‏ماست و رسیدن ما به سعادت و رحمت. پس مزد رسالت عاید خود ما شد و ما از آن بهره مند گردیدیم، ما بیچاره ها چه منتی بر آنها داریم، اخلاص و ارادت ما برای آنها چه نفعی دارد، شما و ما بر علماء امت چه منتی داریم؟ از آن شخص مسئله گو گرفته تا آن نبی مکرّم، تا ذات مقدّس حقّ، جلّ جلاله، هر کس به مرتبه و مقام خود که راه هدایت را به ما نشان می دهند، بر ما منّتها دارند که جزای آنها را در این عالم نمی توانیم بدهیم، این عالم لایق جزای آنها نیست: فلله و لرسوله و لأولیائه المنّة.‏

‏چنانچه خدای تعالی می فرماید:‏‏ قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَیَّ إسْلامَکُمْ بَلِ الله یَمُنُّ عَلَیْکُمْ أَنْ هَدیکُمْ لِلإیمانِ إنْ کُنْتُمْ صادِقینَ إنَّ الله یَعْلَمُ غَیْبَ السَّمواتِ وَ الأرْضِ وَ الله بَصیرٌ بِما تَعْمَلونَ ‏‏.‏‎[3]‎‏ یعنی «بگو به آنها که به تو منت گذاشتند به اسلام خود، و گفتند ما اسلام آوردیم بی جنگ: «منت نگذارید بر من به اسلام خود، بلکه خدا منّت می گذارد بر شما به هدایت کردن شما را به ایمان که مدعی آن هستید، اگر شما راستگو هستید در این ادعا، همانا خدا می داند پنهانیهای آسمان ها و زمین را، و خدا بیناست به آنچه می کنید.» پس، اگر ما صادق باشیم در دعوی ایمان، خداوند در همین ایمان هم بر ما منت دارد. خداوند بصیر به عالم غیب است و می داند صور اعمال ما و صورت ایمان و اسلام ما در عالم غیب چیست. ما بیچاره ها چون اطلاع از حقیقت نداریم، از مسئله گو کسب علم می کنیم و به او منت می گذاریم، تقلید عالم می کنیم، منت می گذاریم، نماز جماعت به عالم می خوانیم، به او منت می گذاریم، با اینکه آنها بر ما منت دارند و خود ما خبر نداریم. بلکه این منّتها اعمال ما را واژگون می نماید و در سجین کشیده آنها را به باد فنا می دهد.‏

‎ ‎

‎[[page 44]]‎

  • . ( آل عمران 97).
  • . اشاره است به آیه مبارکه قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ اجْراً الّا المَوَدّةَ فی الْقُرْبی بگو (ای پیامبر) «من از شما اجرا [رسالت ] نمی خواهم جز آنکه به خویشانم محبت کنید.» (شوری 23).
  • . ( حجرات 17 تا 18).

انتهای پیام /*