الحدیث السابع

فصل در بیان علاج غضب در حال اشتعال آن

کد : 93708 | تاریخ : 09/06/1395

‏فصل در بیان علاج غضب در حال اشتعال آن ‏

‏از برای علاج غضب در حال اشتعال آن نیز علاج علمی و عملی است.‏

‏اما علمی، تفکر در این امور که ذکر شد، که آن نیز خود از طرق معالجات عملیه است در این حال.‏


‎[[page 139]]‎‏اما عملی، پس عمده آن انصراف نفس است در اول پیدایش آن، چون این قوه مثل آتش کم کم اشتعال پیدا می کند و رو به اشتداد می گذارد تا اینکه تنورش سوزان و نایره اش سخت فروزان شود و عنان را از دست انسان بکلی بگیرد و نور عقل و ایمان را خاموش کند و چراغ هدایت را یکسره منطفی نماید و انسان را بیچاره و ذلیل کند. باید انسان ملتفت باشد تا اشتعال آن زیاد نشده و نایره آن شدت پیدا نکرده، خود را به وسایلی منصرف کند: یا به رفتن از آن محلی که اسباب غضب در آنجا فراهم شده، و یا به تغییر حال: اگر نشسته است برخیزد، و اگر ایستاده است بنشیند، یا به ذکر خدای تعالی اشتغال پیدا کند- بلکه بعضی ذکر خدا را در حال غضب واجب دانند‏‎[1]‎‏، و یا مشغول کارهای دیگر شود. در هر صورت، ابتدای ظهور آن خیلی سهل است جلوگیری از آن. و این دو نتیجه دارد:‏

‏یکی آنکه در آن حال نفس را ساکن کند و شعله غضب را فرو نشاند. و دیگر آنکه سبب معالجه اساسی نفس شود. اگر چندی انسان مواظب حال خود باشد و با نفس چنین معامله کند، بکلی حال تغییر پیدا می کند و رو به اعتدال می گذارد. و به بعضی این معانی اشاره فرموده در احادیث شریفه کافی بإسناده عن أبی جعفر، علیه السّلام، قال: إنّ هذا الغضب جمرة من الشّیطان توقد فی قلب ابن آدم. و إنّ أحدکم إذا غضب احمرّت عیناه و انتفخت أو داجه و دخل الشّیطان فیه، فإذا خاف أحدکم ذلک من نفسه، فلیلزم الأرض، فإنّ رجز الشّیطان لیذهب عنه عند ذلک.‏‎[2]‎‏ یعنی «حضرت باقر العلوم، علیه السلام، فرمود: «همانا این غضب برقه آتشی از شیطان است که در قلب پسر آدم افروخته شود. و همانا یکی از شماها وقتی خشمناک شود، چشمان او سرخ شود و رگهای گردن او باد کند، و شیطان در او وارد شود. پس وقتی که ترسید یکی از شما آن را از خودش، به زمین بچسبد و ملازم آن شود، زیرا که پلیدی شیطان از او برود در این هنگام.» و بإسناده عن میسر قال: ذکر الغضب عند أبی جعفر، علیه السّلام، فقال: إنّ الرّجل لیغضب فما یرضی أبدا حتّی یدخل النّار. فأیّما رجل غضب علی قوم و هو قائم فلیجلس من فوره ذلک، فإنّه سیذهب عنه رجز الشّیطان، و أیّما رجل غضب علی ذی رحم فلیدن منه فلیمسّه، فإنّ الرّحم إذا مسّت سکنت.‏‎[3]‎‏ راوی گوید:‏

‏«ذکر شد غضب خدمت حضرت باقر، علیه السلام، پس فرمود: «همانا مرد غضب ‏


‎[[page 140]]‎‏می کند، پس راضی نشود هرگز تا داخل آتش شود. (یعنی غضب او فرو ننشیند تا او را به آتش جهنم کشاند.) پس هر مردی که غضب کرد بر قومی و حال آنکه ایستاده است، فورا بنشیند که همانا بزودی برود از او وسوسه شیطان. و هر مردی که غضب کند بر خویشاوندان خود، نزدیک او رود و او را مسّ کند، زیرا که رحم وقتی ممسوس شد به مثل خود، ساکن شود.» و از این حدیث شریف دو علاج عملی استفاده شود برای حال ظهور غضب:‏

‏یکی عمومی که آن نشستن و تغییر وضع دادن است چنانچه در حدیث دیگر است که اگر نشسته بود و غضب کرد برخیزد.‏‎[4]‎‏ و از طرق عامه منقول است که پیغمبر خدا، صلّی الله علیه و آله، وقتی غضب می فرمود، اگر ایستاده بود می نشست، و اگر نشسته بود به پشت می خوابید، غضبش ساکن می شد.‏‎[5]‎‏ و دیگر علاج خصوصی راجع به ارحام که اگر رحمی غضب کرد بر رحم خود، او را مسّ کند غضبش می نشیند. این ها معالجه شخص غضبناک از خودش.‏

‏و اما دیگران اگر بخواهند علاج او را کنند در حال ظهور غضب، اگر در اول امر باشد به یک نحوی از انحای علمی و عملی که ذکر شد می توان او را علاج کرد. ولی اگر شدت کرد و اشتعال پیدا نمود، نصایح بر خلاف نتیجه دهد. و علاج آن بسیار در این حال مشکل است، مگر به تخویف کسی که از او حشمت برد. زیرا که ظهور غضب برای کسانی بشود که انسان خود را بر آنها غالب و چیره ببیند یا لا اقل قوه خود را با آن متساوی یابد و اما بر کسانی که نفس حس غلبه آنها را کند غضب ظهور پیدا نکند، بلکه غلیان و جوشش خون قلب موجب یک اشتعال باطنی گردد، آن در باطن مختنق شود و محبوس گردد و حزن در قلب تولید شود. پس علاج حال شدت غضب و فوران آن کاری است بس دشوار و مشکل. نعوذ بالله منه.‏

‎ ‎

‎[[page 141]]‎

  • . شیخ حر عاملی در کتاب وسائل الشیعة ذکر خدا را در حال غضب واجب دانسته است. وسائل الشیعة، ج 11، ص 291، «کتاب الجهاد»، «ابواب جهاد نفس»، باب 84.
  • . اصول کافی، ج 2، ص 304 و 305،« کتاب ایمان و کفر»،« باب غضب»، حدیث 12.
  • . اصول کافی، ج 2، ص 302،« کتاب ایمان و کفر»،« باب غضب»، حدیث 2.
  • . عن أبی عبد الله، علیه السلام، عن أبیه، علیهما السلام، أنّه ذکر عنده الغضب، فقال: انّ الرّجل لیغضب حتی ما یرضی أبدا و یدخل بذلک النّار، و أیّما رجل غضب و هو قائم فلیجلس، فإنّه سیذهب عنه رجز الشیطان، و إن کان جالسا فلیقم. (از أبو عبد الله، از پدرش، علیه السلام، روایت شده که نزد او سخنی از خشم به میان آمد، پس او گفت: بسا مردی که چنان خشمگین شود که هیچ گاه خشنود نگردد و به سبب آن به آتش درآید. و هر کس در حالی که ایستاده است خشمگین گردد بنشیند، که به راستی پلیدی شیطان از او خواهد رفت. و اگر نشسته باشد برخیزد) مرآة العقول، ج 10، ص 146، «کتاب ایمان و کفر»، «باب غضب»، شرح حدیث 2.
  • . عن أبی هریرة قال: کان رسول الله (ص) اذا غضب و هو قائم جلس و اذا غضب و هو جالس اضطجع فیذهب غیظه. مرآة العقول، ج 10، ص 146، باب الغضب، مسند احمد بن حنبل (ج 5 ص 152) از ابو ذر نقل می کند که پیامبر (ص) در مورد غضب به ما چنین دستور داد.

انتهای پیام /*