الحدیث العاشر

فصل در ذمّ اتّباع هوی است

کد : 93718 | تاریخ : 09/06/1395

‏فصل در ذمّ اتّباع هوی است ‏

‏خداوند تبارک و تعالی در ذمّ اتّباع نفس و هوای آن فرماید:‏‏ وَ لا تَتَّبعِ الْهَوی فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبیلِ الله.‏‎[1]‎‏ «پیروی هوای نفس مکن که گمراه کند تورا از راه خدا.» و در آیه دیگر فرماید:‏‏ وَ مَنْ أَضَلُّ ممّنِ اتَّبَعَ هَواهُ بِغَیْرِ هُدیً منَ الله ‏‏.‏‎[2]‎‏ «کیست گمراهتر از کسی که پیروی هوای خود کند بی راهنمایی از خدا.» و در کافی شریف سند به حضرت باقر، علیه السلام، رساند: قال: قال رسول الله، صلّی الله علیه و آله: یقول الله عزّ و جلّ: و عزّتی و جلالی و عظمتی و کبریائی و نوری و علوی و ارتفاع مکانی لا یؤثر عبد هواه علی هوای إلا شتّتّ علیه أمره و لبّست علیه دنیاه و شغلت قلبه بها، و لم اوته منها إلّا ما قدّرت له. و عزّتی و جلالی و عظمتی و نوری و علوی و ارتفاع مکانی لا یؤثّر عبد هوای علی هواه إلّا استحفظته ملائکتی و کفّلت السّموات و الأرضین رزقه، و کنت له من وراء تجارة کلّ تاجر و أتته الدّنیا و هی راغمة.‏‎[3]‎‏ «پیغمبر، صلّی الله علیه و آله و سلّم، فرمود: خدای عزّ و جلّ می فرماید:‏

‏«قسم به عز و جلال و عظمت و کبریا و علوّ و ارتفاع مکانتم که اختیار نکند بنده ای هوای خودش را بر هوای من، مگر آنکه به تفرقه اندازم کارش را و درهم نمایم دنیایش را و مشغول فرمایم به دنیا قلبش را، و حال آنکه ندهم به او از آن مگر آنچه مقدر فرمودم برای او. و به عزّت و جلال و عظمت و نور و بزرگی و رفعت مکانتم قسم است که اختیار نکند بنده هوای مرا بر هوای خود، مگر آنکه ملائکه من حفظ‏


‎[[page 170]]‎‏کنند او را، و متکفل شوند آسمان ها و زمینها روزی او را، و می باشم من از برای او از دنباله تجارت هر تاجر. (یعنی من برای او تجارت کنم و روزی او رسانم) و بیاید او را دنیا در صورتی که منقاد و ذلیل اوست.» یعنی با آنکه قلبش از او منصرف است باز به او اقبال کند، پس خوار و ذلیل پیش او باشد.‏

‏و این حدیث شریف از محکمات احادیث است که مضمونش شهادت می دهد که از سرچشمه زلال علم خدای تبارک و تعالی است، گو که به حسب سند مرمیّ به ضعف باشد. ما اکنون در صدد شرح آن نیستیم.‏

‏و از حضرت مولی امیر المؤمنین، علیه السلام، جز این حدیث که ما به شرح آن پرداختیم، منقول است که فرمود: أنّ أخوف ما أخاف علیکم اثنتان: اتّباع الهوی ...‏‎[4]‎‏ یعنی «همانا ترسناکتر چیزی که بر شما می ترسم، دو چیز است ...». بقیه فرموده مطابق حدیث ابن عقیل است. و از جناب صادق، سلام الله علیه، در کافی شریف حدیث شده که فرمود: احذروا أهوائکم کما تحذرون أعداء کم، فلیس شی ء أعدی للرّجال من اتّباع أهوائهم و حصائد ألسنتهم.‏‎[5]‎‏ «بترسید هواهای خودتان را همان طور که می ترسید از دشمنان خویش، پس نیست چیزی دشمنتر از برای مردم از متابعت هواهای خود، و چیده های زبانهای آنها.» یعنی از آنچه زبان آنها برای آنها تحصیل کند.‏

‏ای عزیز، بدان که خواهش و تمنای نفس منتهی نشود به جایی و به آخر نرسد اشتهای آن، اگر انسان یک قدم دنبال آن بردارد، مجبور شود پس از آن چند قدم بردارد، و اگر با یکی از هواهای آن همراهی کند، ناچار شود با چندین تمنای آن همراهی کند. اگر یک در به روی خواهش نفس باز کنی، لابدّی که درهای بسیاری به روی آن باز کنی. یک وقت به واسطه یک متابعت نفس به چندین مفاسد و از آن به هزاران مهالک مبتلا شوی، تا آنکه خدای نخواسته در دم آخر جمیع راه حق را بر تو منسد کند، چنانچه خدای تعالی در نص کتاب کریم از آن خبر داده است.‏‎[6]‎‏ و البته امیر مؤمنان و ولیّ امر و مولا و مرشد و متکفل هدایت و راهنمای عایله انسانیت از این خوف دارد و ترسناک است. بلکه روح مکرم رسول اکرم و ائمه هدی، صلّی الله علیه و آله و علیهم اجمعین، در اضطراب و وحشت است که مبادا برگهای درخت نبوت و ولایت ریخته شود و خزان گردد. حضرت می فرماید: تناکحوا تناسلوا، فإنّی أباهی بکم الأمم و لو بالسّقط. ‏‎[7]‎‏ یعنی «زناشویی کنید تا فرزند آورید، پس همانا من فخر‏


‎[[page 171]]‎‏می کنم به واسطه شما به امتهای دیگر گرچه به بچه ساقط شده.» و معلوم است که انسان اگر در یک همچو راه خوفناکی واقع شود که بیم آن است که انسان را به پرتگاه نیستی اندازد و اسباب عقوق والد حقیقی او، یعنی رسول اکرم، صلّی الله علیه و آله، شود و آن سرور، که «رحمة للعالمین» است، از انسان سخطناک شود، چه قدر بدبخت است و چه مصیبتها و گرفتاریها در پس پرده دارد. پس، اگر با رسول خدا آشنایی داری و اگر محبت مولی امیر المؤمنین را داری و دوست اولاد طاهرین آنها هستی، قلب مبارک آنها را از ترس و اضطراب و تزلزل بیرون بیاور.‏

‏در آیه شریفه در سوره «هود» وارد است:‏‏ فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ ‏‏.‏‎[8]‎‏ یعنی «استقامت کن و بر جای ایست آن طور که مأموری، با کسی که توبه کرد با تو.» و در حدیث وارد است که جناب رسول الله، صلّی الله علیه و آله، فرمود:‏

‏شیّبتنی سورة هود لمکان هذه الآیة‏‎[9]‎‏ یعنی «پیر کرد مرا سوره هود، برای خاطر این آیه.» شیخ عارف کامل شاه آبادی ‏‎[10]‎‏، روحی فداه، فرمودند با اینکه این آیه شریفه در سوره «شوری ‏‎[11]‎‏» نیز وارد است، ولی بدون و من تاب معک، جهت اینکه حضرت سوره «هود» را اختصاص به ذکر دادند برای آن است که خدای تعالی استقامت امت را نیز از آن بزرگوار خواسته است و حضرت بیم آن داشت که مأموریت انجام نگیرد، و الا خود آن بزرگوار استقامت داشت. بلکه آن حضرت مظهر اسم حکیم «عدل» است.‏

‏پس ای برادر من، اگر تو خود را از متابعان آن حضرت می دانی و مورد مأموریت آن ذات مقدس، بیا و نگذار آن بزرگوار در این مأموریت خجل و شرمسار شود به واسطه کار زشت و عمل ناهنجار تو. تو خود ملاحظه کن اگر اولاد یا سایر بستگان تو کارهای زشت نامناسب کنند که با شئون تو مخالف باشد، چه قدر پیش مردم خجل و سرشکسته می شوی، بدان که رسول اکرم، صلّی الله علیه و آله، و امیر المؤمنین، علیه السلام، پدر حقیقی امت اند به نص خود آن بزرگوار که فرمود:‏

‏أنا و علیّ أبوا هذه الأمّة.‏‎[12]‎‏ یعنی «من و علی دو پدر این امتیم»، و اگر ما را در محضر ربوبیت حاضر کنند و حساب کشند در مقابل روی آن بزرگواران و از ما جز زشتی و بدی در نامه عمل نباشد، به آن بزرگوارها سخت می گذرد و آنها در محضر حقّ تعالی و ملائکه و انبیا شرمسار شوند. پس، ما چه ظلمی بزرگ کردیم به آنها، و به چه مصیبتی مبتلا شدیم و خدای تعالی با ما چه معامله خواهد کرد؟‏

‏پس، ای انسان ظلوم جهول که به خود ظلم کنی و به اولیاء نعم خود، که جان و‏


‎[[page 172]]‎‏مال و راحت خود را در راه هدایت تو فدا کردند و با اشدّ مصیبتها و ابتلا کشته شدند و زن و فرزند آنها اسیر و دستگیر شد- همه در راه هدایت و نجات تو، در عوض آنکه تشکر از زحمات آنها کنی و پاس مراحم آنها را نگاه داری، چنین ظلم فاحشی کنی و گمان کنی که فقط ظلم به نفس کردی. قدری از خواب غفلت بیدار شو و پیش نفس خود خجلت بکش، و بگذار آنها را با همان ظلمهایی که از اعدای دین دیدند، دیگر تو که دعوی دوستی می کنی به آنها ظلم مکن که ظلم از دوست و مدعی دوستی ناگوارتر است و زشت تر.‏

‎ ‎

‎[[page 173]]‎

  • . ( ص- 26).
  • . ( قصص- 50).
  • . اصول کافی، ج 2، ص 335،« کتاب ایمان و کفر»،« باب اتّباع الهوی»، حدیث 2.
  • . نهج البلاغة فیض الاسلام،« خطبه» 28، ص 89.
  • . اصول کافی، ج 2، ص 335،« کتاب ایمان و کفر»،« باب اتباع الهوی»، حدیث 1.
  • . به آیه 23 سوره «جاثیه»، آیه 50 سوره «قصص»، و آیه 10 سوره «روم»، رجوع کنید.
  • . در بحار (ج 103، ص 220، باب اوّل از «ابواب نکاح»، حدیث 24) چنین آمده است: تناکحوا تکثروا، فإنّی أباهی بکم الأمم یوم القیامة و لو بالسقط. و در مستدرک الوسائل تناکحوا تناسلوا أباهی بکم الأمم یوم القیامة. ج 14، ص 153، «ابواب مقدّمات نکاح»، باب 1، حدیث 17.
  • . ( هود- 112).
  • . علم الیقین ج 2، ص 971. و در مجمع البیان ذیل آیه فوق، و کشّاف (ج 2، ص 432) مشابه آن آمده است.
  • . حدیث 1 پاورقی 51.
  • . ( شوری- 15).
  • . بحار الانوار، ج 36، ص 11،« تاریخ امیر المؤمنین»، باب 26، حدیث 12.

انتهای پیام /*