الحدیث الثانی عشر

فصل در بیان تقوی است

کد : 93733 | تاریخ : 09/06/1395

‏فصل در بیان تقوی است ‏

‏بدان که «تقوی» از «وقایه» به معنی «نگاهداری» است. و در عرف و لسان اخبار، عبارت است از حفظ نفس از مخالفت اوامر و نواهی حق و متابعت رضای او. و کثیرا استعمال شود در حفظ بلیغ و نگاهداری کامل نفس از وقوع در محظورات به ترک مشتبهات. و من أخد بالشّبهات، وقع فی المحرّمات و هلک من حیث لا یعلم.‏‎[1]‎‏ و من رتع حول الحمی یوشک أن یقع فیه.‏‎[2]‎‏ و بباید دانست که «تقوی» گرچه از مدارج کمال و مقامات نیست ولی بی آن نیز حصول مقامی امکان ندارد، زیرا که مادامی که نفس ملوث به لوث محرّمات است، داخل در باب انسانیت و سالک طریق آن نیست، و مادامی که تابع مشتهیات و لذایذ نفسانیه است و حلاوت لذایذ در کام اوست، اوّل مقام کمالات انسانیه برای او رخ ندهد، و تا حبّ و علاقه به دنیا در قلب او باقی است، به مقام متوسطین و زاهدین نرسد، و تا حب نفس در کامن ذات اوست، به مقام مخلصین و محبین نایل نگردد، و تا کثرات ملک و ملکوت در قلب او ظاهر است، به مقام مجذوبین نرسد، و تا کثرات اسماء در باطن ذات او متجلی است، به فنای کلی نایل نگردد، و تا قلب التفات به مقامات دارد، به مقام کمال فنا نرسد، و تا تلوین در کار است، به مقام تمکین نرسد و ذات به مقام اسم ذاتی در سرّ او تجلی ازلی و ابدی نکند. پس، تقوای عامه از محرّمات است، و خاصه از مشتهیات، و زاهدان از علاقه به دنیا، و مخلصان از حب نفس، و مجذوبان از ظهور کثرات افعالی، و فانیان از کثرات اسمائی، و واصلان از توجه به فنا، و متمکنان از تلوینات: فاستقم کما أمرت.‏‎[3]‎‏ و از برای هر یک از این مراتب شرحی است که ذکر آن جز حیرت در اصطلاحات و محتجب ماندن در حجب مفاهیم برای امثال ما نتیجه ای ندارد، و از برای هر میدانی اهلی است. اکنون عطف توجه نماییم به ذکر شمه ای از تقوا در اوّل امر که برای نوع مهم است.‏

 

[[page 206]]

  • . «و کسی که بر شبهه ها کار کند در حرامها افتد و از راهی که نمی داند هلاک شود.» اصول کافی، ج 1، ص 66- 68، «کتاب فضل العلم»، «باب اختلاف الحدیث»، حدیث 10، و در کافی به جای «وقع فی»، ارتکب المحرّمات است.
  • . «کسی که اطراف قرقگاه چرا کند، زود است که در آن وارد شود.» وسائل الشیعة، ج 18، ص 122. «کتاب القضاء»، «ابواب صفات قاضی»، باب 12 حدیث 39. در وسائل به جای «یوشک»، أوشک است.
  • . «پس پایداری کن آن گونه که فرمان می بایست برد.» (هود- 112).

انتهای پیام /*