فصل در تعریف اخلاص
بدان که از برای «اخلاص» تعریفهایی کردند که ما ذکر بعضی از آنها را که پیش اصحاب سلوک و معارف متداول [است ] می کنیم به طریق اجمال.
جناب عارف حکیم سالک، خواجه عبد الله انصاری، قدّس سرّه، فرماید:
الإخلاص تصفیة العمل من کلّ شوب. «اخلاص صافی نمودن عمل است از هر خلطی.» و این اعم است از آن که شوب به رضای خود داشته باشد، یا شوب به رضای مخلوقات دیگری.
و از شیخ اجل بهائی منقول است که اصحاب قلوب از برای آن تعریفاتی کرده اند: قیل: تنزیه العمل أن یکون لغیر الله فیه نصیب. «گفته شده است که آن پاکیزه نمودن عمل است از اینکه از برای غیر خدا در آن نصیبی باشد.» و این نیز قریب به تعریف سابق است. و قیل: أن لا یرید عامله علیه عوضا فی الدّارین. و «گفته شده که آن این است که اراده نکند عامل آن عوضی برای آن در دو دنیا.» و از صاحب غرائب البیان نقل شده است که «مخلصان آنها هستند که عبادات خدا کنند به طوری که نبینند خود را در عبودیت او و نه عالم و اهل آن را، و تجاوز نکنند از حدّ عبودیت در مشاهده ربوبیت. پس، وقتی که ساقط شد از بنده حظوظ او از خاک تا عرش، راه دین را سلوک کرده. و آن طریق بندگی و عبودیتی است که خالص باشد از دیدن حوادث به واسطه شهود روح جمال پروردگار را. و این است دینی که حق تعالی اختیار فرموده است برای خود و از غیر حق تخلیص فرمود آن را و فرمود: الا لله الدّین الخالص. و دین خالص نور قدم است پس از متلاشی شدن حدوث، در بیابان نور عظمت و وحدانیت. گویی خدای تعالی دعوت فرموده بندگان خود را بر
[[page 328]]سبیل تنبیه و اشاره به سوی تخلیص نمودن سرّ خود را از اغیار در اقبال آنها به سوی او.» و از شیخ محقق، محیی الدین عربی، نقل است که گفته است: ألا، لله الدّین الخالص عن شوب الغیریّة و الأنانیّة، لأنّک لفنائک فیه بالکلّیّة فلا ذات لک و لا صفة و لا فعل و لا دین و إلّا لما خلص الدّین بالحقیقة فلا یکون لله. تا رسوم عبودیت و غیریت و انانیت باقی است و عابد و معبود و عبادت و اخلاص و دین در کار است، شوب به غیریت و انانیت است. و این شرک است پیش ارباب معارف. عبادت اهل خلوص نقشه تجلیات محبوب است، و در قلب آنها جز ذات حق واحد راه ندارد. و با آنکه افق امکان به وجوب متصل و تدلّی ذاتی و دنّو مطلق حقیقی برای آنها پیدا شده و رسوم غیریت بکلی مرتفع شده، با این وصف، به تمام وظایف عبودیت اقدام و قیام می نمایند. و عبودیت آنها بالرویّه و بالتفکر نیست، بلکه عبودیت بالتجلی است، چنانچه اشاره به این معنی دارد نماز شب معراج رسول الله، صلّی الله علیه و آله.
[[page 329]]