الحدیث الثانی و العشرون

فصل

کد : 93781 | تاریخ : 09/06/1395

‏فصل ‏

‏بدان که ظاهر این حدیث که می فرماید: عمّرتم الدّنیا و أخربتم الآخرة‏


‎[[page 361]]‎‏آن است که دار آخرت و بهشت معمور و آبادان است و به اعمال ما خراب می شود.‏

‏ولی معلوم است که مقصود تشابه در تعبیر است و چون نسبت به دنیا «تعمیر» تعبیر فرموده، به مناسبت آن نسبت به دار آخرت «تخریب» تعبیر فرموده. و عالم جهنم و بهشت گرچه مخلوق هستند، تعمیر دار جنت و مواد جهنم تابع اعمال اهل آن است. و در روایت است که زمین بهشت ساده است و مواد تعمیر آن اعمال بنی الانسان.‏‎[1]‎‏ و این مطابق است با برهان و کشف اهل مکاشفه، چنانچه بعضی از عرفای محققین گوید: «بدان، عصمنا الله و إیّاک، که جهنم از اعظم مخلوقات است، و آن زندان خداوند است در آخرت. و او را «جهنم» گویند برای بعید بودن قعر آن، چنانچه چاهی را که قعرش بعید است بئر «جهنام» گویند. و آن شامل حرارت و زمهریر است. و در آن برودت است به آخر درجه آن، و حرارت است به آخر درجه آن، و بین اعلای آن و قعر آن هفتصد و پنجاه سال راه است. و مردم اختلاف دارند که آن مخلوق است یا غیر مخلوق. و خلاف مشهور است در آن. و همین طور در بهشت نیز اختلاف کردند. و اما پیش ما و پیش اصحاب ما، اهل مکاشفه و معرفت، آنها مخلوق هستند و مخلوق نیستند. اما اینکه گفتیم مخلوق اند، مثل آن است که مردی خانه ای را بنا کند و دیوارهای محیطه به فضای آن را فقط بر پا کند، در این صورت گفته شود که این خانه است، و وقتی که داخل آن شوی دیده نشود در آن مگر دیواری که بر فضا و ساحتی دایر است. پس از آن، انشاء خانه ها و بیوت آن را نمایند به حسب اغراض ساکنان آن از غرفه ها و قصرها و مخزنها و آنچه سزاوار است در آن باشد.»- انتهی.‏‎[2]‎‏ و در حدیث است که رسول خدا، صلّی الله علیه و آله، وقتی به معراج تشریف بردند، در بهشت ملائکه ای چند دیدند که گاه اشتغال به بنای ابنیه دارند و گاه از کار باز می ایستند. فرمود به جبرئیل: سبب این چیست؟ عرض کرد: مواد این بناها که می کنند اذکار امت است. هر وقت ذکر گویند، موادی برای آنها حاصل شود، پس ملائکه مشغول بنا شوند، و وقتی آنها از ذکر باز مانند، این ها از عمل نیز باز ایستند.‏‎[3]‎‏ بالجمله، صورت بهشت و جهنم جسمانی همان صور اعمال و افعال حسنه و سیّئه بنی آدم است که در آن عالم به آنها رجوع کنند، چنانچه در آیات شریفه نیز به آن اشاره و تلویح شده، مثل قول خدای تعالی:‏‏ وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً.‏‎[4]‎‏ و‏


‎[[page 362]]‎‏قوله: إنّما هی أعمالکم تردّ إلیکم.‏‎[5]‎‏ و تواند بود که عالم بهشت و جهنم دو نشئه و دار مستقلی باشند که بنی آدم به حرکات جوهریه و سوقهای ملکوتی و حرکات ارادیه عملیه و خلقیه به سوی آنها مسافرت می کنند، گرچه هر یک از آنها حظوظشان از صور اعمال خودشان باشد.‏

‏و بالجمله، عالم ملکوت اعلی عالم بهشت است که خود عالم مستقلی است، و نفوس سعیده سوق [داده ] می شود به سوی آن، و عالم جهنم ملوکت سفلی است که نفوس شقیه به سوی آن مسافرت کند. ولی آنچه به آنها در هر یک از دو نشئه رجوع می کند، صورت بهیه حسنه یا مولمه مدهشه اعمال خود آنها است. و به این بیان جمع بین ظواهر کتاب و اخبار، که به حسب ظاهر متخالف نماید، شود، و نیز موافق با برهان و مسلک اهل معرفت است.‏

‎ ‎

‎[[page 363]]‎

  • . چنانکه در حدیث نبوی آمده است که فرمود: الجنّة قیعان، و إنّ غراسها «سبحان الله و بحمده». (زمین بهشت هموار است و نهالهای آن «سبحان الله و بحمده» است. علم الیقین، ج 2، ص 1060.
  • . فتوحات مکیّه، ج 1، فصل اول، باب 61.
  • . عن جمیل، عن أبی عبد الله (ع) قال: قال رسول الله (ص): لمّا اسری بی إلی السّماء دخلت الجنّة فرأیت فیها ملائکة یبنون لبنة من ذهب و لبنة من فضّة و ربّما امسکوا فقلت لهم: ما لکم ربّما بنیتم و ربّما أمسکتم؟ فقالوا: حتّی تجیئنا النفقة، فقلت لهم: و ما نفقتکم؟ فقالوا: قول المؤمن فی الدّنیا: سبحان الله و الحمد لله و لا إله إلّا الله و الله اکبر، فإذا قال بنینا و إذا أمسک أمسکنا، امام صادق (ع) فرمود: پیغمبر (ص) فرمودند: وقتی مرا به آسمان بردند وارد بهشت شدم در آنجا فرشتگانی دیدم که از خشتی طلا و خشتی نقره ساختمان می ساختند و گاهی دست از کار می کشیدند، به آنها گفتم: شما چرا گاهی کار می کنید و زمانی دست از کار می کشید؟ جواب دادند تا اینکه مصالح ما به ما برسد، به آنها گفتم: مصالح شما چیست؟ پاسخ دادند: «سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر» که مؤمن در دنیا می گوید، وقتی ذکر می گوید ما می سازیم و وقتی ساکت می شود ما دست از کار می کشیم. بحار الانوار، ج 90، ص 169- 170، «کتاب الذکر و الدّعاء»، «باب 2»، حدیث 7.
  • . «و هر چه کرده اند حاضر یابند» (کهف- 49)
  • . «این اعمال شماست که به سوی شما برگردانده می شود.» علم الیقین، ج 2، ص 844. «المقصد الرابع فی أحوال البرزخ».

انتهای پیام /*