الحدیث الثانی و العشرون

فصل

کد : 93782 | تاریخ : 09/06/1395

‏فصل ‏

‏پوشیده نیست که کلام حضرت ابی ذرّ، رضی الله عنه، در این مقام کلام جامع و دستور محکمی است که انسان باید مواظبت بر آن نماید. پس از آنکه حضرت ابی ذرّ فرمود اعمالتان را به کتاب خدا عرضه دارید، و خداوند می فرماید:‏

‏«مردم دو طایفه اند: ابرار، و آنها در نعیم اند، و فجّار، و آنها در جحیم اند.» آن مرد تشبث به ذیل رحمت کرد که اگر این طور است، رحمت حق تعالی پس کجاست؟‏

‏جواب داد رحمت حق نیز جزاف نیست، و آن قریب به نیکوکاران است.‏

‏بدان که شیطان ملعون و نفس خبیث امّاره بالسوء انسان را از طرق بسیاری مغرور می کنند و به هلاکت ابدی همیشگی می کشانند. و آخر تیری که در کمان دارند مغرور کردن انسان است در اوایل امر به رحمت حق. و انسان را به واسطه این غرور از عمل باز می دارند. و این اتکال به رحمت از مکاید شیطان و غرور آن است.‏

‏و شاهد و دلیل آن این است که ما در امور دنیایی به هیچ وجه اتکال به رحمت حق تعالی نداریم و یکسره اسباب طبیعی و ظاهری را مستقل و کارکن می دانیم، به طوری که گویی در عالم مؤثری جز اسباب ظاهری نیست. و در امور اخروی غالبا اتکال به رحمت حق در گمان خود می کنیم و از دستورات خدا و رسول، صلّی الله علیه و آله، غفلت می نماییم، گویی خداوند ما را قدرت عمل نداده و راه صحت و سقم نیاموخته. بالجمله، در امور دنیای تفویضی مسلک، و در امور‏


‎[[page 363]]‎‏آخرتی جبری مسلک می شویم، غافل از اینکه این هر دو باطل و غلط و خلاف دستورات انبیا، صلّی الله علیهم، و طریقه مستمره ائمه هدی و اولیای مقربین است. با آنکه آنها همه رحمت حق را معتقد بودند و ایمان آنها از همه بیشتر بود، با این وصف آنی غفلت از انجام وظایف نمی کردند و دقیقه ای از سعی و کوشش باز نمی ماندند. بردار صحیفه اعمال آنها را مطالعه کن. ادعیه و مناجاتهای سید الساجدین و زین العابدین، علیه السلام، را ملاحظه کن و دقت نما ببین در مقام عبودیت چه معامله می کند و چه طور به وظیفه بندگی قیام می کند، با این وصف، وقتی صحیفه اعمال حضرت مولای متقیان، امیر مؤمنان، علیه السلام، را می بیند، تأسف می خورد و اظهار عجز می کند!‏‎[1]‎‏ پس ما یا باید آنها را، نعوذ بالله، تکذیب کنیم و بگوییم اطمینان و امیان به رحمت حق نداشتند مثل ما! یا باید خود را تکذیب کنیم و بفهمیم که این ها که ما می گوییم از مکاید شیطان و غرور نفس است که می خواهند ما را از راه مستقیم منحرف کنند. پناه می بریم به خدای تعالی از شرّ آنها.‏

‏پس ای عزیز، همان طور که حضرت ابی ذر دستور به آن مرد داده، علوم بسیار است ولی علم نافع برای امثال ماها آن است که با خود این قدر بدی نکنیم. بفهمیم که دستورات انبیا و اولیا، علیهم السلام، کشف حقایقی است که ماها از آنها محجوب هستیم. آنها می دانند که این اخلاق ذمیمه و اعمال سیّئه چه صورتهایی دارد و چه ثمراتی از آنها حاصل می شود، و این اعمال حسنه و اخلاق کریمه چه صورتهای خوب ملکوتی دارد. همه را فرمودند و دوا و درمان و درد و مرض را بیان کردند. تو اگر عاطفه با خود داری، باید از آن دستورات نگذری و درد خود را دوا نمایی و مرض خود را معالجه کنی، خدا می داند که اگر با این حال که هستیم به آن عالم منتقل شویم، به چه مصیبتها و دردها و مرضها گرفتار می شویم. و الحمد لله أوّلا و آخرا.‏

‎ ‎

‎[[page 364]]‎

  • . کشف الغمّه فی معرفة الائمة، ج 2، ص 85.

انتهای پیام /*