الحدیث التاسع و العشرون

ختام

کد : 93820 | تاریخ : 09/06/1395

‏ختام ‏

‏بدان که در این حدیث شریف که می فرماید «در صدقه جهد کن تا گمان کنی که اسراف کردی، با آنکه اسراف نکردی.» ظاهر شود که مطلوب در صدقه کثرت آن است و به هر اندازه رسد اسراف نیست. و در حدیث است که «حضرت امام حسن مجتبی، سلام الله علیه، سه مرتبه قسمت کرد اموال خود را با فقرا به طور تصنیف، حتی اگر دارای دو جفت نعلین بود یا دو ثوب بود، تنصیف فرمود.» ‏‎[1]‎‏ و در حدیث دیگر است که حضرت رضا، علیه السلام، به حضرت جواد، سلام الله علیه مرقوم فرمود: «شنیدم غلامان تو وقتی سوار می شوی، تو را خارج می کنند از در کوچک، آنها بخل می کنند و می خواهند تو به کسی چیزی ندهی. به حق من بر تو که بیرون رفتن و داخل شدنت نباشد مگر از در بزرگ. و وقتی سوار شدی همراه خود طلا و نقره بردار و هیچ کس از تو سؤالی نکند مگر آنکه به او عطا نمایی. و از عموهای تو هر کس از تو سؤالی کرد، کمتر از پنجاه دینار به او مده، و اگر بیشتر خواستی بدهی، اختیار با تو است. و من اراده کردم به این امر اینکه خداوند مقام تو را رفیع فرماید، پس انفاق کن و ترس مکن که خداوند بر تو سختگیری فرماید.» ‏‎[2]‎‏ و این احادیث منافات ندارد با احادیثی که دلالت کند بر آنکه کثرت صدقه به قدری که معیشت بر عیال سخت شود از جمله اسراف است، و خداوند دعای کسی ‏


‎[[page 493]]‎‏را که انفاق کند و از برای معیشت خود و عیالش چیزی نگذارد قبول نفرماید، ‏‎[3]‎‏ و در حدیث است که افضل صدقه صدقه ای است که از زیادت کفاف باشد ‏‎[4]‎‏. وجه عدم منافات آن است که کثرت و جهد در صدقه لازم نیست به قدری باشد که موجب سختی بر عیال شود. چه بسا اشخاصی که نصف مال یا بیشتر آن را صدقه دهند و کفاف خود و عیال آنها محفوظ ماند به طوری که در ضیق معاش و سختی نیفتند.‏

‎ ‎

‎[[page 494]]‎

  • . قال الصادق (ع): إنّ الحسن بن علیّ، علیه السلام، قاسم ربّه ثلاث مرّات حتّی نعلا و نعلا و ثوبّا و ثوبا و دینارا و دینارا. وسائل الشیعة، ج 6، ص 336، «کتاب الزکاة»، باب 52 از «ابواب صدقة»، حدیث 1.
  • . فی کتاب أبی الحسن الرّضا إلی أبی جعفر (ع): یا أبا جعفر، بلغنی أنّ الموالی إذا رکبت أخرجوک من الباب الصّغیر. و إنّما ذلک من بخل بهم لئلّا ینال منّک أحد خیرا. فأسألک بحقّی علیک لا یکن مدخلک و مخرجک إلّا من الباب الکبیر، و إذا رکبت، فلیکن معک ذهب و فضّة، ثمّ لا یسألک أحد إلّا أعطیته. و من سألک من عمومتک أن تبرّه، فلا تعطه أقلّ من خمسین دینارا، و الکثیر إلیک. و من سألک من عمّاتک، فلا تعطها أقلّ من خمسة و عشرین دینارا، و الکثیر إلیک. أنّی أرید أن یرفعک الله. فأنفق و لا تخش من ذی العرش اقتارا. بحار الأنوار، ج 50، ص 102، «تاریخ الإمام الجواد»، باب 5، حدیث 16.
  • . سأل رجل أبا عبد الله (ع) عن قول الله عزّ و جلّ «و آتوا حقّه یوم حصاده و لا تسرفوا إنّه لا یحبّ المسرفین» فقال: کان فلان بن فلان الأنصاری- سمّاه- و کان له حرث فکان إذا حلّ یتصدّق به فیبقی هو و عیاله بغیر شی ء فجعل الله عزّ و جلّ ذلک سرفا. مردی از حضرت صادق (ع) درباره آیه «حق آن را روز درو آن بدهید و اسراف نکنید همانا خدا اسراف کنندگان را دوست ندارد.» فرمودند: فلان پسر فلان انصاری- حضرت نام او را برد- مزرعه ای داشت آنگاه که زمان درو آن فرا می رسید همه آن را می بخشید و خود و خانواده اش بی چیز می ماندند. پس خداوند آن را اسراف قرار داد. عن أبی عبد الله (ع) أنّه تصدّق علی ثلاثة من السّؤّال ثمّ ردّ الرّابع و قال: لو أنّ رجلا کان له مال یبلغ ثلاثین أو أربعین ألف درهم ثمّ شاء أن لا یبقی منها ألّا وضعها فی حق لفعل فیبقی لا مال له فیکون من الثّلاثة الّذین یردّ دعاؤهم. قلت: من هم؟ قال: أحدهم رجل کان له مال فأنفقه فی وجهه ثمّ قال: یا ربّ ارزقنی! فیقال له: أ لم أجعل لک سبیلا إلی طلب الرّزق؟ از حضرت صادق (ع) روایت شده که ایشان بر سه مستمند بخشش کرد و فرد چهارم را ردّ نمود و فرمود: اگر مردی مالی به اندازه سی یا چهل هزار درهم داشته باشد پس بخواهد همه آن را در موردی که سزاوار است مصرف کند این را انجام دهد و بی چیز ماند از سه نفری است که دعایشان ردّ می شود. گفتم: آنان چه کسانی هستند؟ فرمود: یکی از آنها مردی است که مالی داشته باشد و آن را در راه خدا بخشیده سپس می گوید: پروردگارا مرا روزی ده: به او گفته می شود: مگر راهی برای کسب روزی برایت قرار ندادم. وسائل الشیعة، ج 6، ص 322- 323، «کتاب الزکاة»، «ابواب الصدقة»، «باب 42، حدیث 3. حدیث 1.
  • . عن أبی عبد الله (ع) قال: قال رسول الله (ص) افضل الصدقة صدقة تکون عن فضل الکفّ. وسائل الشیعه، ج 6، ص 323، ابواب الصدقة باب 42، حدیث 4.

انتهای پیام /*