فصل در بیان آنکه علم به حقیقت روحانیت انبیا و اولیا به قدم فکر حاصل نشود
بدان که معرفت روحانیت و مقام کمال جناب ختمی مرتبت، صلّی الله علیه و آله، خاصّتا، و انبیای معظّم و اولیای معصومین، علیهم السلام، نیز با قدم فکر و سیر آفاق و انفس میسور نگردد، زیرا که آن بزرگواران از انوار غیبیه الهیه و مظاهر تامه و آیات باهره جلال و جمال اند، [و] در سیر معنوی و سفر إلی الله به غایة القصوای فنای ذاتی و منتهی العروج «قاب قوسین أو ادنی» رسیده اند، گرچه
[[page 544]]صاحب مقام بالاصاله نبیّ ختمی است، و دیگر سالکین در عروج تبع آن ذات مقدس هستند. و ما اکنون در صدد بیان کیفیت سیر آن ذات مقدس، و تفاوت معراج روحانی او با معراج سایر انبیا و اولیا، علیهم السلام، نیستیم، و در مقام به ذکر یک حدیث که راجع به نورانیت آنها وارد است اکتفا می کنیم، زیرا که ادراک نورانیت آنها نیز نورانیت باطنیه و جذبه الهیه می خواهد.
کافی بإسناده عن جابر، عن أبی جعفر، علیه السّلام، قال: سألته عن علم العالم. فقال لی: یا جابر، إنّ فی الأنبیاء و الأوصیاء خمسة ارواح: روح القدس، و روح الإیمان، و روح الحیاة، و روح القوّة، و روح الشّهوة. فبروح القدس، یا جابر، عرفوا ما تحت العرش إلی ما تحت الثّری. ثمّ قال: یا جابر، إنّ هذه الأربعة أرواح یصیبها الحدثان، إلّا روح القدس، فإنّها لا تلهو و لا تلعب. و بإسناده عن أبی بصیر، قال: سألت أبا عبد الله، علیه السّلام، عن قول الله تبارک تعالی: «وَ کَذلِکَ إلَیْکَ رُوحا مِنْ أمْرِنا ما کَنتَ تَدْری مَا الْکِتابُ وَ لا الإیمانُ» قال: خلق من خلق الله تبارک و تعالی، أعظم من جبرئیل و میکائیل، کان مع رسول الله، صلّی الله علیه و آله، یخبره و یسدّده. و هو مع الأئمّة من بعده، صلوات الله علیهم. از حدیث اوّل معلوم شد که برای انبیا و اوصیا، علیهم السلام، مقام شامخی است از روحانیت که آن را «روح القدس» گویند. و به آن مقام احاطه علمی قیّومی دارند به جمیع ذرات کائنات. و در آن روح غفلت و نوم و سهو و نسیان و سایر حوادث امکانیه و تجددات و نقایص ملکیّه نیست، بلکه از عالم غیب مجرد و جبروت اعظم است. چنانچه از حدیث دوم معلوم شود که آن روح مجرد کامل، از جبرئیل و میکائیل، که اعظم قاطنین مقام قرب جبروت هستند، اعظم است.
آری، اولیایی که حق تعالی با دو دست قدرت جمال و جلال خود تخمیر طینت آنها را کرده و در تجلی ذاتی اوّلی، به جمیع اسماء و صفات و مقام احدیت جمع در مرآت کامل آنها ظهور نموده، و تعلیم حقایق اسماء و صفات در خلوتگاه غیب هویت فرموده، دست آمال اهل معرفت از دامن کبریای جلال و جمال آنها کوتاه و پای معرفت اصحاب قلوب از نیل وصول به اوج کمال آنها در گل است. و در حدیث
[[page 545]]نبوی، صلّی الله علیه و آله، است: علیّ ممسوس فی ذات الله تعالی. و نویسنده شمه ای از سریان مقام نبوّت و ولایت را چون خفاش که از آفتاب عالمتاب بخواهد وصف کند در سابق ایّام در ساله ای علی حده موسوم به مصباح الهدایة به رشته تحریر در آورده.
[[page 546]]