فصل در بیان آنکه ولایت اهل بیت شرط قبولی اعمال است
آنچه ذیل حدیث شریف دلالت بر آن دارد که ولایت و معرفت شرط قبول
[[page 576]]اعمال است از اموری است که از مسلمات بلکه ضروریات مذهب مقدس شیعه است. و اخبار در این باب به قدری زیاد است که در این مختصرات نگنجد و فوق حد تواتر است، و ما به ذکر بعضی از آن این اوراق را تبرک می کنیم:
عن الکافی بإسناده عن أبی جعفر، علیه السّلام، قال: ذروة الأمر و سنامه و مفتاحه و باب الأشیاء و رضی الرّحمن الطّاعة للإمام بعد معرفته ... أما لو أنّ رجلا قام لیله و صام نهاره و تصدّق بجمیع ماله و حجّ جمیع دهره و لم یعرف ولایة ولیّ الله فیوالیه و یکون جمیع أعماله بدلالته إلیه، ما کان له علی الله حقّ فی ثوابه و لا کان من أهل الإیمان. فرمود: «حقیقت و مخّ امر و اعلای آن و کلید آن و باب اشیا و رضای خداوند، اطاعت امام است بعد از معرفت او. آگاه باش که اگر مردی شبها به عبادت ایستد و روزها روزه گیرد و تمام مالش را صدقه دهد و تمام روزگار را حج کند، و نشناسد ولایت ولیّ خدا را تا موالات او کند و تمام اعمالش به راهنمایی او باشد، نیست برای او بر خدای تعالی حقی و ثوابی، و نمی باشد از اهل ایمان.» و بإسناده عن أبی عبد الله، علیه السّلام، قال: من لم یأت الله عزّ و جلّ یوم القیامة بما أنتم علیه، لم یتقبّل منه حسنة و لم یتجاوز له سیّئة. و بإسناده عن أبی عبد الله علیه السّلام، فی حدیث قال: و الله، لو أنّ إبلیس، لعنه الله، سجد لله بعد المعصیة و التّکبّر عمر الدّنیا، ما نفعه ذلک و لا قبله الله ما لم یسجد لآدم کما أمره الله عزّ و جلّ أن یسجد له، و کذلک هذه الأمّة العاصیة المفتونة بعد ترکهم الإمام الّذی نصبه نبیّهم لهم، فلن یقبل الله لهم عملا و لکن یرفع لهم حسنة حتّی یأتوا الله من حیث أمرهم و یتولّوا الإمام الّذی أمرهم الله بولایته و یدخلوا من الباب الّذی فتحه الله و رسوله لهم ... الحدیث. و اخبار در این باب و به این مضامین بسیار است. و از مجموع اخبار استفاده شود که ولایت شرط قبول اعمال، بلکه شرط قبول ایمان به خدا و به نبوّت رسول مکرم (ص) است. و اما شرط صحت بودن آن برای اعمال، چنانچه بعضی از علما فرمودند، معلوم نیست، بلکه ظاهر آن است که شرط نیست، چنانچه از روایات
[[page 577]]کثیره معلوم شود، مثل روایتی که در باب عدم وجوب قضای «مستبصر» اعمال خود را مذکور است که غیر زکات- که به واسطه آنکه به غیر اهلش در زمان ضلالتش داده است- سایر اعمال را قضا نکند و خداوند به او اجر دهد. و در روایت دیگر است که «اعمال دیگر از قبیل صلاة و صوم و حج و صدقه به شما ملحق شود و دنبال شما بیاید، ولی زکات را چون به غیر اهلش دادی باید باز به محل خود بدهی.» و در بعض روایات است که اعمال را روز پنجشنبه به رسول خدا (ص) عرضه می دارند، و در روز عرفه حق تعالی به آنها توجه فرماید و همه را هباء منثورا قرار می دهد. سؤال می کند عمل چه اشخاصی را چنین می کند؟ [می فرماید] اعمال مبغض ما و مبغض شیعیان ما. و این دلالت بر صحت و عدم قبول دارد، چنانچه واضح است. در هر صورت این بحث از وظیفه ما خارج است. و الحمد لله أوّلا و آخرا.
[[page 578]]