فصل اول : قلب ایران در قلب اروپا (امام در پاریس)

مسائل امنیتی و حفاظت نوفل لوشاتو

کد : 94134 | تاریخ : 16/08/1395

‏مراقبت‌ از جان‌ امام‌ و حفظ‌ آرامش‌ و امنیت‌ محل‌ استقرار امام‌ و خانواده‌ و اطرافیان‌ ‏‎ ‎‏ایشان‌ در نوفل‌لوشاتو حائز اهمیت‌ زیادی‌ بود. در این‌ زمینه هم‌ تمامی ایرانیان علاقمند ‏‎ ‎‏به‌ امام‌ احساس‌ مسوولیت می‌کردند و هم دولت‌ فرانسه‌ که‌ از داخل‌ و خارج‌ از ایران‌ ‏‎ ‎‏تلگرافهای زیادی‌ حاکی‌ از حمایت‌ از امام‌ دریافت‌ کرده‌ بود. آنها پس‌ از چند روز در ‏‎ ‎‏موضع‌ اولیه‌ و سختگیری‌ خود نسبت‌ به‌ امام‌ کوتاه‌ آمدند و مامورینی‌ جهت‌ محافظت ‏‎ ‎‏شامل‌ نیروهای‌ پلیس‌ و ژاندارمری‌ مستقر کردند که‌ در اینجا باید از این اقدام‌ قدردانی ‏‎ ‎‏کرد. ماموران‌ ژاندارمری نوفل‌لوشاتو نه‌ با امام‌ گفتگویی داشتند و نه حرفی می‌زدند، ‏‎ ‎‏آنها در ماشین‌های خودشان می‌نشستند، این‌ طرف‌ سر کوچه‌ یک‌ ماشین بود و پائین‌تر ‏‎ ‎‏در 50 متری‌ هم‌ یک ماشین‌ دیگر. فقط‌ دیدار آنها با امام هنگام‌ آمدن‌ ایشان‌ برای‌ نماز ‏‎ ‎‏جماعت و احیاناً سخنرانی‌ بود. خوب، کشیک‌ آنها هم‌ عوض‌ می‌شد، اما احساس ‏‎ ‎‏می‌کردیم‌ که‌ در چهره آنها یک‌ نوع‌ حالت‌ عاطفی و گرمی نسبت به امام‌ به‌ وجود آمده‌ ‏‎ ‎‏است.‏

‏همانگونه‌ که‌ گفتم‌ اداره‌ تشکیلات‌ داخلی‌ نوفل‌لوشاتو بر عهده حاج مهدی‌ عراقی‌ ‏‎ ‎‏بود که‌ به‌ اتفاق‌ عده‌ای‌ از دوستانش‌ این‌ وظیفه‌ را انجام می‌دادند. یکی‌ از دوستان‌ ‏‎ ‎‏قدیمی‌ ایشان‌ مرحوم‌ حاجی‌ احرار بود که من‌ خیلی‌ به‌ اخلاص‌ و صفای‌ او غبطه‌ ‏‎ ‎‏می‌خوردم. کادر دوستان‌ مرحوم عراقی‌ مسایل‌ امنیتی‌ و حفاظتی‌ و رفت‌ و آمد افراد و ‏‎ ‎‏بازدید بدنی‌ و... را برعهده‌ داشتند. بخصوص‌ در یک‌ مقطعی‌ از کانالهای‌ مختلف‌ هشدار ‏‎ ‎‏داده‌ بودند که‌ بیشتر مراقبت‌ بکنیم. لذا ورود و خروج‌ افرادی‌ که شناختی نسبت‌ به‌ آنها ‏‎ ‎‏نداشتیم، کنترل‌ می‌شد و حتی‌ بازدید بدنی‌ از خودمان‌ هم انجام‌ می‌شد که‌ به‌ دیگران‌ ‏‎ ‎
‎[[page 39]]‎‏برنخورد.‏

‏در همان‌ هفته‌های‌ اول‌ ژاندارمری‌ نوفل‌لوشاتو یک‌ خانه‌ تیمی مربوط به‌ امریکائیها ‏‎ ‎‏را کشف‌ کرد که‌ تازه‌ آنجا مستقر شده‌ بودند و می‌خواستند ایستگاه‌ استراق‌‌سمع‌ برپا ‏‎ ‎‏کنند.‏‎[1]‎‏ در همان‌ دوران‌ بود که دکتر چمران‌ از لبنان‌ تیم‌ آموزش‌ دیده‌ای‌ را برای‌ مراقبت‌ ‏‎ ‎‏از امام فرستاد که البته‌ نیازی به‌ آنان‌ احساس‌ نشد.‏

‏یک‌ شب که‌ در آلمان‌ بودم ساعت‌ 2 ـ 5‌ / ‌1 بعد از نیمه‌ شب‌ از طریق دو تن‌ از ‏‎ ‎‏دوستانم‌ که‌ عضو کمیته‌ امنیتی‌ پارلمان‌ فدرال‌ آلمان (بوندستاگ) بودند شنیدم‌ که‌ طرح‌ ‏‎ ‎‏توطئه‌ای‌ علیه‌ جان‌ امام‌ در جریان‌ است. بلافاصله به‌ نوفل‌لوشاتو تلفن کردم. آن‌ شب‌ ‏‎ ‎‏آقای‌ محتشمی‌ کشیک‌ داشت‌ ایشان مهندس غرضی‌ را که‌ زبان‌ فرانسه می‌دانست‌ در آن‌ وقت‌ شب از خواب بیدار کرد و به‌ م‏‏ا‏‏مورین‌ ژاندارمری‌ محافظ‌ و نیز به‌ نگهبانان گروه‌ ‏‎ ‎‏حاج مهدی و حاج‌ آقا احرار موضوع‌ را خبر دادند. آنها تدابیر لازم‌ را اتخاذ کردند و ‏‎ ‎‏خوشبختانه‌ حادثه‌ای‌ نیز اتفاق‌ نیفتاد.‏

‎[[page 40]]‎

  • . یادم می آید که دکتر چمران وزیر دفاع بود. اسناد و مدارکی پیدا کرده بود در ارتباط با سفر ژنرال هایزر به ایران  و دال بر این که آن موقع توطئه ای علیه جان امام تدارک دیده شده بود.

انتهای پیام /*