پیر سالینجر سخنگوی کاخ سفید هم مینویسد: در ماههایی که شاه به سوی سقوط میرفت، اردشیر زاهدی لباس عشرتطلبی را به دور افکنده و با همدستی برژینسکی، بازیگر جدالانگیز نمایش روزهای آخر شد. او دو بار به تهران رفت. قبل از سفر دومش برژینسکی از او خواست برای ملاقات با کارتر و سایروسونس و ترنر رئیس
[[page 77]]سازمان سیا به کاخ سفید برود. کارتر تعهدی نسبتاً جالب کرد و به او گفت: در مورد واشنگتن نگران نباشید من خودم سفیر ایران در اینجا خواهم بود (یعنی زاهدی لزومی ندارد به بهانه حفظ منافع ایران در واشنگتن بماند و به این دلیل از سفر به تهران صرفنظر کند. ظاهراً روزهای آخر هم زاهدی نگران آن بوده است که او هم در تهران دستگیر شود).
زمانی زاهدی با شاه دیدار کرده بود که او در مورد پذیرش حکومت موقت توسط مخالفان از جمله دکتر صدیقی و یا سنجابی با اطرافیان خود و نیز سفرای امریکا و انگلیس به توافق رسیده و از آنان برای دیدار دعوت کرده بود. دیدار زاهدی با او و اعلام حمایت کامل امریکا و سازمان سیا، به شاه روحیهای جدید میدهد و لذا مجدداً تصمیم به اتخاذ سیاست «چماق و هویج» و حکومت نظامی میگیرد.
جان استمپل مینویسد، شاه در دیدارش با امینی به فکر فرو رفته بود و روی پیشنهادات امینی فکر میکرد، ولی اطمینان خاطری که اردشیر زاهدی به او داد و حمایت کامل برژینسکی و مقامات امریکایی و انگلیسی را به اطلاع او رساند؛ اطمینان حاصل کرد که بر اوضاع پیروز خواهد شد و لذا راه حلهای مسالمتآمیز را از جمله تشکیل شورای سلطنت را رد کرد. امینی در دیدار با شاه به شورای سلطنت اشاره کرده بود و همچنین گفته بود در دولت جدید باید افرادی باشند که از خرداد 42 به بعد در مصادر امور نبوده باشند وگرنه آیتالله خمینی آنرا نخواهد پذیرفت.
اردشیر زاهدی که دوران نسبتاً طولانی نماینده ایران در امریکا بود و طی روزهای بحرانی به تهران رفته و ساعات طولانی اوضاع را با شاه بررسی میکرد، یک بار اعلام کرد قصد دارد برای دیدار امام به پاریس بیاید که بلافاصله از طرف دفتر امام در پاریس عنوان شد که امام او را نخواهند پذیرفت.
او در واقع پیام آور جناح تندرو در سیاست خارجی ایالات متحده بود و از نزدیکان گروه برژینسکی به شمار میآمد. هر بار که چند روزی اوضاع در ایران قدری آرام
[[page 78]]میشد و شاه فکر میکرد که به اوضاع مسلط شده است، روش خشونتآمیز شدت مییافت و هر بار که مردم پاسخ خشونت را با اعتصابات گستردهتر و تظاهرات وسیعتر میدادند، سیاست آشتی و حقوق بشر میداندار میشد.
[[page 79]]