فصل اول : قلب ایران در قلب اروپا (امام در پاریس)

پاسخ امام به پیام کارتر

کد : 94217 | تاریخ : 16/08/1395

‏بعد از پیام‌ کارتر، امام‌ با آرامش‌ خاصی‌ قریب‌ به‌ این‌ مضامین گفتند:‏

‏«...خیلی‌ متشکرم‌ از پیامی‌ که‌ داده‌ شده‌ است. در پیام‌ آقای‌ کارتر دو وجه وجود دارد. ‏‎ ‎‏وجه‌ اول‌ اینکه‌ شما می‌خواهید که‌ از بختیار حمایت بکنم. مگر اطلاع‌ ندارید که‌ من‌ ‏‎ ‎‏بارها اعلام‌ کرده‌ام‌ که‌ این‌ دولت‌ یک دولت‌ غیرقانونی‌ است. دلایل‌ غیرقانونی‌ بودن‌ آن‌ ‏‎ ‎‏هم‌ این‌ است‌ که‌ از طرف‌ شاه‌ منصوب‌ شده‌ است. خود شاه‌ غیرقانونی است‌ و او هم‌ از ‏‎ ‎‏مجلسی‌ رای‌ اعتماد گرفته‌ که‌ آن‌ مجلس‌ هم‌ غیرقانونی است‌ بنابراین‌ من‌ تعجب‌ می‌کنم‌ ‏‎ ‎‏از شما که‌ دم‌ از قانون‌ و دموکراسی می‌زنید، چگونه از ما می‌خواهید برخلاف‌ قوانین‌ ‏‎ ‎‏خودمان‌ عمل‌ کنیم‌ و به‌ امری غیرقانونی پافشاری‌ بکنیم. اگر من‌ هم‌ از بختیار حمایت‌ ‏‎ ‎‏کنم، ملت‌ زیر بار نخواهد رفت‌ و این‌ حکومت‌ راهی‌ ندارد جز این‌ که‌ کنار برود و شما ‏‎ ‎‏اگر واقعاً قصدتان‌ برقراری‌ آرامش‌ است، تنها راهش‌ این‌ است‌ که‌ از حمایت‌ بختیار ‏‎ ‎‏دست‌ بردارید. شاه‌ از ایران‌ بیرون‌ برود و بختیار حکومت‌ را تسلیم‌ بکند به‌ مردم و ‏‎ ‎‏مطمئن‌ باشید که‌ خود مردم‌ طالب‌ آرامش‌ هستند، دیدید که‌ در تمام‌ این‌ تظاهرات‌ ‏‎ ‎‏خشونتی‌ از جانب‌ مردم‌ صورت‌ نگرفته‌ است، مگر به‌ نام‌ مردم‌ خواستند یک‌ آشوبی‌ به‌ ‏‎ ‎
‎[[page 141]]‎‏پا بکنند.‏

‏اما وجه‌ دوم‌ پیام‌ آقای‌ کارتر که‌ می‌گوید بیم‌ این‌ را داریم که‌ ارتش کودتا کند و ‏‎ ‎‏خونریزی‌ واقع‌ بشود و از کنترل‌ ایشان‌ خارج‌ گردد. این معنایش‌ شاید این‌ باشد که‌ ‏‎ ‎‏ایشان‌ می‌خواهد ما را از کودتا و از دخالت ارتش‌ بترساند. نگرانی‌ آقای‌ کارتر این‌ است‌ ‏‎ ‎‏که‌ ارتش‌ از کنترل‌ ایشان‌ خارج‌ شود. من‌ صریحاً از ایشان‌ می‌خواهم‌ دست‌ از سر ‏‎ ‎‏فرماندهان‌ ارتش‌ ایران‌ بر دارد. و مطمئن‌ باشند که‌ نه‌ من‌ و نه‌ مردم‌ ما از این‌ چیزها ‏‎ ‎‏باکی‌ نداریم‌ و بدنه‌ ارتش‌ هم‌ تا جایی‌ که‌ اطلاع‌ داریم، از ملت‌ است، آنها دست‌ به‌ یک‌ ‏‎ ‎‏چنین‌ کشتاری‌ نخواهند زد. عده‌ای‌ که‌ مامور هستند و شاید در مقاماتی‌ از ارتش‌ باشند ‏‎ ‎‏آنها هم‌ نمی‌توانند، چون‌ کسی‌ از آنها تبعیت‌ نمی‌کند.‏

‎[[page 142]]‎

انتهای پیام /*