فصل اول : قلب ایران در قلب اروپا (امام در پاریس)

آیا هایزر حاضر است برای اجرای طرح کودتا به ایران بازگردد ؟

کد : 94261 | تاریخ : 16/08/1395

‏«ژنرال‌ جونز پرسید: ...آیا از اوضاع‌ و تحولات‌ سریع‌ باخبر شده‌ام؟ گفتم: بله. سوال‌ ‏‎ ‎‏دیگر پرسش‌ بسیار سنگینی‌ بود. پرسید آیا مایلم‌ برای‌ ترتیب‌ یک‌ کودتای‌ نظامی‌ به‌ ‏‎ ‎‏تهران‌ برگردم؟... تصمیم‌ گرفتم‌ پاسخ‌ خود را بر اساس‌ طرح‌ درگیری‌ شوروی‌ در ‏‎ ‎‏اتیوپی‌ بدهم. گفتم: تحت‌ شرایط‌ زیر می‌توانم‌ برگردم. به‌ مقدار نامحدود نیاز به‌ پول‌ ‏‎ ‎‏خواهد بود. باید حدود 10 الی‌ 12 ژنرال امریکائی را با خود ببرم. یک‌ هزار نفر از ‏‎ ‎‏بهترین‌ سربازان‌ امریکائی را لازم دارم، زیرا در آن‌ موقعیت نمی‌دانستم‌ روی‌ چه‌ مقدار ‏‎ ‎
‎[[page 184]]‎‏از سربازان‌ ایرانی می‌توانم‌ حساب‌ کنم و بالاخره‌ نیاز به‌ حمایت‌ همه‌ جانبه‌ و متحد ‏‎ ‎‏کشورم دارم، به‌ علاوه‌ دیگر نمی‌توانم‌ در نقش‌ مشاوره‌ای‌ عمل‌ کنم... مکثی‌ طولانی‌ به‌ ‏‎ ‎‏وجود آمد و لذا خودم‌ پاسخ‌ آنهارا دادم.. گفتم: فکر نمی‌کنم‌ مردم‌ امریکا از این‌ کار ‏‎ ‎‏حمایت‌ کنند، بنابراین‌ پاسخ‌ معلوم‌ است، این‌ کار دیگر عملی‌ نیست...»‏‎[1]‎

‏و این هم آخرین‌ تحلیل‌ ژنرال‌ هایزر از علل‌ سقوط‌ بختیار و نظام‌ شاهنشاهی: ‏‎ ‎‏«...‌بله، ارتش‌ سقوط‌ کرد. ده‌ روز پس‌ از بازگشت‌ [امام]‌ خمینی‌ و هفت‌ روز پس‌ از ‏‎ ‎‏رفتن‌ من. چرا؟ به‌ نظرم‌ جناح‌ مخالف‌ ـ انقلابیون ـ پی به ضعف نیروهای مسلح‌ برده‌ ‏‎ ‎‏بود. ابتدا تیمسار بدره‌ای‌ فرمانده‌ نیروی زمینی‌ ترور شد. نیروی زمینی عنصر اصلی ‏‎ ‎‏کنترل‌ تاسیسات کلیدی و نظامی کشور بود. سپس حمله‌ آشکار به‌ پایگاه‌ هوائی دوشان‌ ‏‎ ‎‏تپه، مقر ستاد تیمسار ربیعی، نیروی هوائی دومین‌ عنصر مهم در کنترل‌ کشور بود. به ‏‎ ‎‏عقیده من عامل‌ تعیین‌ کننده‌ در سقوط‌ فوری‌ ارتش، فقدان‌ رهبری‌ مرکزی ارتش از ‏‎ ‎‏سوی بختیار بود. به‌ هر حال‌ شاه سالها ارتش‌ را عادت‌ داده‌ بود که‌ بر اساس دستور ‏‎ ‎‏عمل کنند‌... هدف‌ پرزیدنت‌ کارتر ایجاد نوعی‌ ائتلاف‌ بین بختیار و ارتش‌ بود. این‌ کار ‏‎ ‎‏هرگز آسان‌ نبود، زیرا بختیار نسبت‌ به‌ رهبری ارتش بدبین‌ بود و ارتشی‌ها نیز به‌ او ‏‎ ‎‏اعتماد نداشتند. به‌ هر حال‌ به‌ این‌ هدف نایل‌ آمدیم... رهبری‌ ارتش‌ منسجم‌ شد. ‏‎ ‎‏برنامه‌های‌ عملی‌ کار آماده‌ شده بود... اگر به‌ طور منظم‌ با آقای‌ بختیار دسترسی‌ ‏‎ ‎‏می‌داشتم، شاید نتیجه‌ حوادث‌ طور دیگری‌ می‌بود... شواهدی‌ وجود دارد که‌ نشان‌ ‏‎ ‎‏می‌دهد علت‌ اعزام‌ من‌ به‌ ایران‌ دقیقاً از بین رفتن‌ اعتماد دولت‌ امریکا به‌ سولیوان‌ بود... ‏‎ ‎‏واشنگتن‌ نه تنها سیاستهای متناقضی را تدوین‌ می‌کرد، بلکه‌ آنها را همزمان‌ نیز به‌ مرحله اجرا درمی‌آورد‌...»‏‎[2]‎

‏در بخش‌ مربوط‌ به‌ تدوین‌ سیاستهای اجرائی‌ امام‌ به‌ تفصیل‌ به‌ این‌ مساله پرداخته‌ام‌ ‏‎ ‎‏که‌ امام‌ خمینی‌ با هوشیاری‌ خاص‌ خود و وقوف‌ کامل‌ به‌ تناقض در دستگاه ‏‎ ‎‏سیاست‌گذاری‌ ایالات‌ متحده، به‌ نحوی‌ عمل‌ کرد که‌ حداکثر بهره‌ برداری‌ را از این‌ ‏‎ ‎
‎[[page 185]]‎‏سیاستهای‌ متناقض، امکان‌پذیر ساخت. در بخش مربوط در این‌ کتاب‌ آن‌جا که‌ به‌ ‏‎ ‎‏گزارش‌ و بررسی‌ سیر تحولات‌ در ماههای پایانی‌ سال‌ 1356 پرداخته‌ام، اقدامات‌ امام‌ را ‏‎ ‎‏در برخورد با سیاست‌ دوگانه چماق‌ و هویج‌ تشریح‌ کرده‌ام. از جمله‌ این‌ اقدامات‌ ‏‎ ‎‏تماس‌ نزدیکان‌ امام‌ در ایران، خصوصاً مرحوم‌ مهندس‌ بازرگان‌ و شهید آیت‌الله  دکتر ‏‎ ‎‏بهشتی‌ با بیل سولیوان‌ ـ سفیر امریکا ـ در تهران‌ و مذاکرات‌ طولانی‌ و مستمر آنان‌ با او ‏‎ ‎‏بوده‌ است. این‌ که‌ سولیوان‌ در طی‌ این‌ مذاکرات‌ با واقعیتهای‌ جامعه‌ ایرانی آشنائی ‏‎ ‎‏دقیق‌تری‌ پیدا کرد، مرهون‌ این‌ تماسها و مذاکرات‌ بوده‌ است.‏

‏نقش‌ برادران انجمن‌ اسلامی‌ در امریکا و نزدیکان‌ آیت‌الله ‌طالقانی‌ در تهیه گزارش‌ ‏‎ ‎‏جورج بال‌، برای‌ جیمی‌ کارتر و نیز گزارش‌ جامع‌ یاران‌ امام‌ در اروپا به‌ رئیس‌جمهور ‏‎ ‎‏فرانسه‌ و صدر اعظم‌ آلمان‌ غربی، شقی‌ از بهره‌ برداری امام‌ از این‌ تناقضات‌ در دستگاه‌ ‏‎ ‎‏دیپلماسی‌ و نظامی‌ امریکا بوده‌ است. مذاکراتمحرمانه‌ سران‌ انقلاب‌ با رهبران‌ معتدل‌ ‏‎ ‎‏ارتش‌ و نیز برحذر داشتن‌ آنها از عمل به دستورات رهبران‌ نظامی وابسته‌ به‌ غرب، ‏‎ ‎‏برداشتن‌ تعهد «قسم‌ به قرآن» در وفاداری‌ به‌ شاه‌ و سلطنت‌ برای‌ نظامیان‌ و اعمال‌ ‏‎ ‎‏اقدامات‌ مهرآمیز مردم‌ با سربازان‌ و درجه‌داران‌ و همافران، از جمله‌ تدابیر مشخص امام‌ ‏‎ ‎‏در برخورد با سیاستهای متناقض‌ ایالات‌ متحده‌ بوده‌ است.‏

‏سرانجام‌ ایمان‌ به‌ وعده‌ خداوند در پیروزی‌ حق‌ بر باطل‌ و یکپارچگی‌ و اتحاد مردم‌ ‏‎ ‎‏در پیروی‌ از پیامها و فرامین‌ امام، عامل‌ اصلی‌ و زمینه‌های‌ اساسی‌ شکست‌ کودتاچیان‌ و ‏‎ ‎‏طراحان‌ راهکارهای‌ نظامی‌ برای‌ مقابله‌ با امت‌ م‏‏و‏‏‌من‌ و خداجوی‌ ایران‌ بوده‌ است.‏

‎[[page 186]]‎

  • . همان ـ ص454.
  • . همان ـ صص 468-461.

انتهای پیام /*