«هنگامی که رادیو تهران خبر خروج شاه را پخش کرد جشنهای عمومی در سرتاسر تهران دامن گسترد. گروههای انقلابی بدون مانع از طرف نیروهای امنیتی و ارتش به خیابانها ریختند. هزاران نفر در نقاط مختلف تهران اجتماع کردند و شروع به پایین کشید مجسمههای شاه نمودند. اجتماعات (مردمی) از رانندگان دعوت میکردند تا
[[page 187]]چراغ اتومبیلها را برای شرکت در شادی روشن کنند. مینیبوسهای سفارت امریکا که کارکنان سفارت را به خانه میبرد قبلاً با عکسهای خمینی مجهز شده بودند. بدینسان جمعیتها با حلقههای گل و دستههای گل به خیابانها ریختند.
روزی که شاه کشور را ترک کرد نظم عمومی تهران به وسیله نهضت اسلامی اداره گردید. ارتش در کار برقراری نظم دخالت نداشت. نیروهای مسلح خبر عزیمت شاه را با احساساتی درهم آمیخته پذیرفتند. فرماندهان ارشد ارتش در تهران از فروپاشی گسترشیابنده سیاسی آگاه بودند. اما فرماندهان خارج از پایتخت در جریان اوضاع نبودند. در استان نفت خیز خوزستان، فرماندهان پادگان به سربازان دستور دادند تا بر روی تظاهرکنندگانی که خروج شاه را جشن گرفته بودند آتش بگشایند. روزنامهنگاران خارجی گزارش کردهاند که سربازان در اهواز 20 نفر را به قتل رساندند و 200 نفر را زخمی کردند. در خرمشهر و آبادان نیز سربازان، غیر نظامیان را کشته و مجروح نمودند تا اینکه بختیار به ارتش دستور داد به سربازخانهها برگردند...»
[[page 188]]