حدود قانونی
حدود آزادی اجتماعات و احزاب
مطبوعات در نشر همه حقایق و واقعیات آزادند. هرگونه اجتماعات و احزاب از طرف مردم در صورتی که مصالح مردم را به خطر نیندازند آزادند و اسلام در تمامی این شئون حد و مرز آن را تعیین کرده است.(132)
11 / 8 / 57
* * *
ممنوعیت آزادی در خرابکاری
سؤال: [الف) آیا در حکومت اسلامی، مارکسیستها آزادی عقیده و آزادی بیان عقیده دارند؟ ب) آیا در حکومت اسلامی مارکسیستها آزادی انتخاب شغل دارند؟]
جواب: الف) در حکومت اسلامی همه افراد دارای آزادی در هر گونه عقیده ای هستند، ولکن آزادی خرابکاری را ندارند. ب) در
[[page 77]]اسلام آزادی انتخاب شغل بر هر فردی بر حسب ضوابط قانونی محفوظ است.(133)
19 / 8 / 57
* * *
احترام قوانین اسلامی به بشریت
اسلام نیامده است که بشر را تحت مضیقه قرار بدهد. اسلام یک قوانینی است که تمام اقشار بشر را برای آن احترامات قائل است. البته یک استثناهایی هست که آنهایی که شلوغ کارند، آنهایی که خرابکارند، برای آنها هیچ کس یک ـ عرض می کنم که ـ تساهلی قائل نیست.(134)
1 / 10 / 57
* * *
آزادی در حدود ضوابط
آزادی در حدود ضوابط است. «من آزادم حالا، من آزادم سیلی بزنم به ایشان»؛ نه، آزاد نیستم. «من آزادم اطاعت از ـ مثلاً ـ فرماندارم نکنم»؛ نه، این آزادی نیست. در حدود قواعد و قوانین آزادی هست. یعنی شما دیگر از کسی الآن اینجا که نشسته اید نمی ترسید. اگر قبل از این بود، شما خوف این را داشته اید که از اینجا پایتان... جمع نمی توانستید بشوید. حالا اگر هم آمده بودید، خوف این را داشتید که از اینجا وقتی بروید بیرون، این ساواکی ها بیرون نباشند شما را بگیرند و ببرند! و بودند و می گرفتند و می بردند. این به این معنا ـ الحمدلله ـ ما الآن آزادیم. لکن معنای آزادی این نیست که من هر کاری دلم بخواهد بکنم.(135)
9 / 1 / 58
* * *
[[page 78]]استفاده صحیح از آزادی
من که اینجا هستم برخلاف مقررات عمل کنم و آنکه در تهران است برخلاف مقررات عمل کند و آنکه در سرحدات است برخلاف مقررات عمل کند، خدای نخواسته این نعمت را که خدا به ما داده است و باید شکر او را بکنیم، کفران او را کرده ایم؛ و خدای نخواسته از ما گرفته می شود؛ و باز برمی گردیم به سالهای سابق و به گرفتاریهای سابق. شما آقایان، ... و ما اینجا، شما آنجا، و همه ملت در هر جا که هستند، باید از آزادی استفاده صحیح بکنند. از آزادی استفاده های سوء نکنند. همه باید با مقرراتی که شرع و عقل معین می کند، با نظاماتی که باید عمل به آن کرد، همه با هم به این نظامات عمل بکنیم؛ به این مقررات عمل بکنیم.(136)
11 / 3 / 58
* * *
آزادی در حدود قانون
آیا حالا که آزاد هستیم دیگر تمام قید و بندها را کنار بگذاریم؟ به مجرد اینکه آزاد شدیم هرچه می خواهیم بگوییم؟ هرچه می خواهیم بنویسیم؟! هر کاری می خواهیم بکنیم؟ این است معنای آزادی که در جمهوری اسلامی است، که قیدها و بندها دیگر برداشته باید بشود؟ هرکس هرچه می خواهد بگوید؟ ولو ضد ملت باشد، ولو ضد اسلام باشد، ولو برخلاف قرآن مجید باشد؟ یا نه، آزادی که می خواهیم ما، آن آزادی که اسلام به ما داده است، حدود دارد آزادی.
آزادی در حدود قانون است. همه جای دنیا اینطور است که آزادی که هر ملتی دارد، در حدود قانون آزادی دارد. نمی تواند کسی به اسم آزادی قانون شکنی بکند. آزادی این نیست که مثلاً شما بایستید در کوچه به هرکس رد می شود یک ناسزایی بگویید
[[page 79]]خدای نخواسته؛ یا با چوب بزنید او را: «من آزادم!» آزادی این نیست که قلم را بردارید و هرچه دلتان می خواهد بنویسید، ولو بر ضد اسلام باشد، ولو بر ضد قانون باشد.(137)
23 / 3 / 58
* * *
آزادی طبق قواعد اسلامی
«ما آزادیم هروئین بفروشیم، آزادیم تریاک بفروشیم، آزادیم قمارخانه باز کنیم، آزادیم شرابخانه باز کنیم، شراب فروشی باز کنیم»! همچو «آزادی» نیست. این آزادیها یک آزادیهای غربی است که اینطور چیزها را می آورد. آزادی ای که در اسلام است در حدود قوانین اسلام است. آن چیزی که خدا فرموده است نباید بشود، شما آزاد نیستید که اقدام کنید به آن. همچو آزادی نیست که کسی بخواهد قمار کند، بگویند «آزاد است، خودش می داند»! بله، اگر چنانچه آزادی دمکراتیک بود و جمهوری، جمهوری دمکراتیک بود، آن آزادیها به حسب قاعده اش هست. هرکس دلش می خواهد که دکان شراب فروشی باز کند، باز کند؛ اگر دلش می خواهد هم، قمارخانه باز بکند. مراکز فحشا هیچ مانعی با جمهوری دمکراتیک ندارد. اینها که جمهوری دمکراتیک می خواهند این را می خواهند. یک همچو آزادی را می خواهند. و ما که عرض می کنیم جمهوری اسلامی، این است که روی قواعد اسلام باید باشد. باید مراکز فحشا بسته بشود. جوانهای ما به مراکز فحشا وارد نشوند.(138)
23 / 3 / 58
* * *
[[page 80]]عدم تخلف از قانون
آزادی در حدود اسلام است در حدود قانون است؛ تخلف از قانون نشود به خیال اینکه آزادی است.(139)
28 / 4 / 58
* * *
آزادی به اقتضای قوانین
آزادی به آن معنا که اینها بخواهند، خرابکاری بکنند این آزادی نخواهد داده شد. آزادی در حدودی که قوانین اقتضا می کرد؛ در حدودی که اسلام به ما اجازه می دهد. اسلام اجازه نمی دهد که ما آزاد بگذاریم که هرکس هر غلطی بخواهد بکند؛ هر توطئه ای می خواهد بکند؛ هر کاری می خواهد بکند که بکشد به خاک و خون.(140)
27 / 5 / 58
* * *
جلوگیری از هرج و مرج
در هیچ حکومتی؛ در حکومت علی بن ابی طالب هم این جور نبوده که هرج و مرج باشد، هر کس هر کاری دلش بخواهد بکند، اگر یک کار خلاف می کرد، حضرت امیر می آورد و حدَّش می زد. این طور است مسئله.(141)
13 / 8 / 58
* * *
مخالفت اسلام با آزادیهای حیوانی
اینک باز تفاله های رژیم خونخوار سابق درصددند که با کمک و همکاری گروهکهای واپسزده و قلمداران غرب و شرقزده، تجدید حیات کنند و با قلمهای به ظاهر خلقی و زبانهای فریبنده، در خارج و داخل، جمهوری اسلامی را متزلزل کنند و در جهان، جمهوری
[[page 81]]ما را رژیمی ظالمانه و بدتر از رژیم پهلوی معرفی کنند و افکار عمومی را مشوش و به ابرقدرتها مشروعیت دخالت در امور کشور دهند. اینان با نام آنکه در ایران قانونی نیست و در ایران حکومت جنگل پابرجاست، و به نام آنکه تمام نهادهای جمهوری، برخلاف قوانین دنیا، به غارت اموال و اتلاف نفوس دست زده اند، می خواهند راه را برای اربابان خود یا ابرقدرت شرق و بلوک کمونیست یا ابرقدرت غرب و بلوک سرمایه داری باز کنند و ایران عزیز را با اسم آزادی که مراد آنان بی بند و باری است به لجن بکشند و ملت مسلمان را از صحنه خارج کنند. اینان، آزادی مسلح بودن در مقابل حکومت اسلامی و آزادی در ایجاد اغتشاش را می خواهند. اینان آزادی ژ ـ 3 برای نابودی اسلام و جمهوری اسلامی را می خواهند؛ و این آزادی همان است که پیامبران و اسلام و رهبران آن، در سرتاسر تاریخ با آن به جنگ برخاسته اند و خود را فدا کرده اند، و ما نیز به حکم پیروی از آنان در صحنه هستیم. و غربزدگان آزادی به شکل غرب که حتی آزادی جنسی به حد فجیع آن و آزادی مراکز فحشا را طالبند، اسلام و جمهوری اسلامی مخالف ایده های حیوانی آنان است.(142)
15 / 3 / 60
* * *
[[page 82]]