مجله خردسال 10 صفحه 8

کد : 94534 | تاریخ : 07/09/1381

فرشته­ها ما یک خانه داریم که خیلی قشنگ است. من توی خانه­مان بازی می­کنم، غذا می­خورم، نقاشی می­کشم و می­خوابم. من خانه­مان راخیلی دوست دارم. وقتی مادرم غذا درست می­کند بوی غذا همه جا می­پیچد و آن وقت من گرسنه می­شوم. وقتی پدرم به خانه می­آید من در را برایش باز می­کنم. ما کنار سفره می نشینیم و با هم غذا می­خوریم. پدرم با ما حرف می­زند و شوخی می­کند. آن وقت خانه­ی ما پر از صدای خنده می­شود. من می­توانم چراغ­ها را خودم روشن کنم. چون قدم بلندتر شده است. وقتی چراغ­های خانه را روشن می­کنم. همه جا قشنگ­تر می­شود.

[[page 8]]

انتهای پیام /*