
فرشتهها
امروز باران آمد. برگها خیس شدند. زمین خیس شد و
باغچهی جلوی خانهی ما هم پر از آب شد.
مادرم گفت : «خدا را شکر.» پرسیدم :«باران خوب است؟»
مادرم گفت :«باران خیلی خوب است. وقتی باران میبارد
درختها و گلها تشنه نمیمانند. زمین زیبا میشود و پرندهها
از شادی آواز میخوانند.» دوتا کلاغ روی شاخهی درخت نشسته
بودند و قارقار میکردند. مادرم گفت:«نگاه کن حتی کلاغها هم
شاد هستند و این طوری از خدا تشکر میکنند.»
پرسیدم :«مثل شما که خدا را شکر کردید؟» مادرم گفت:«باران
هدیهی خداوند است. شکر کردن خدا یعنی تشکر از او. تشکر
برای باران، برای درخت، برای آسمان و برای همه چیزهایی که
آفریده است.»
[[page 8]]
انتهای پیام /*