مجله خردسال 26 صفحه 5

کد : 95096 | تاریخ : 29/12/1381

پیشی چاقالو خندید و گفت: «ولی امسال عید من یک ناهار خوشمزه می­خورم.» بعد با زبان قرمزش دور دهانش را لیسید. خانم موشی که حسابی از دست پیشی عصبانی بود گفت: «ای پیشی چاقالو! خیال نکن می­توانی او را بخوری، ما امسال توی سفره­ی هفت­سین­مان سیب هم می­گذاریم و با بچه موش­ها در کنار آقا موشه عید را جشن می­گیریم.»

[[page 5]]

انتهای پیام /*