فصل دوم : خاطرات سید رحیم میریان

مخالفت با نصب لامپ در حیاط

کد : 95653 | تاریخ : 16/08/1395

‏آن اوایل که به جماران آمده بودیم هنوز آشنایی چندانی با‏‎ ‎‏روحیات امام ‏‎ ‎‏نداشتیم. روزی خانم حضرت امام به ما‏‎ ‎‏گفت که دور حیاط چند لامپ ‏‎ ‎
‎[[page 32]]‎‏وصل کنید. چون در حیاط روشنایی نبود و شب‌ها‏‎ ‎‏خیلی تاریک می‌شد. ‏‎ ‎‏آقای بهاءالدینی رفت و چهار تالامپ با‏‎ ‎‏چهار تا‏‎ ‎‏حباب خرید به قیمت ‏‎ ‎‏دویست و بیست و پنج تومان آورد. او با‏‎ ‎‏بچه‌ها‏‎ ‎‏مشغول نصب لامپ‌ها‏‎ ‎‏بودند. ساعت حوالی 9 بود و اتفاقا‏‎ ‎‏حضرت امام همان ساعت بیرون ‏‎ ‎‏آمدند و مشغول قدم زدن شدند. وقتی متوجه کار بچه‌ها‏‎ ‎‏شدند داخل ‏‎ ‎‏رفتند و در یک تکه کاغذی نوشتند که این لامپ‌ها‏‎ ‎‏را‏‎ ‎‏فورا‏‎ ‎‏از دیوار ‏‎ ‎‏بکنید هر کدام را‏‎ ‎‏زدید بکنید اگر هم نصب نکرده‌اید، دیگر این کار را‏‎ ‎‏نکنید. بعد از این هم اگر خواستید در این خانه کاری انجام دهید بیایید و ‏‎ ‎‏با‏‎ ‎‏من مشورت کنید و بدون مشورت من کاری انجام ندهید.‏

[[page 33]]

انتهای پیام /*