
فانوس دریایی
رودابه حمزهای
یک کشتی خیلی قشنگ بابا برایم ساخته
امروز کشتی را پدر
در حوض آب انداخته
***
من ناخدای کشتیام با هم به دریا رفتهایم بابا نیامد، ما دوتا تنهای تنها رفتهایم ***
وقتی که روشن میکند مادر چراغ خانه را خوشحال پیدا میکند فانوس دریایی مرا
[[page 10]]
انتهای پیام /*