فصل ششم : خاطرات حسن سلیمی

نصب نورافکن در اتاق امام

کد : 95863 | تاریخ : 16/08/1395

‏عرض کنم که یک روز فیلم بردارها گفته بودند که اتاق آقا‏‎ ‎‏تاریک است. ‏‎ ‎‏وقتی که آقا به آن طرف می روند ما یک نورافکن بگذاریم تا راحت تر ‏‎ ‎‏بتوانیم فیلم برداری کنیم. این موضوع را به من گفتند. گفتم که به آقا ‏‏گفتید ‏‎ ‎‏که چنین کاری می خواهید انجام بدهید؟ گفتند که اگر به آقا می گفتیم ‏‎ ‎‏نیازی نبود مخفیانه کار بکنیم. ما می خواهیم تا آقا از دفتر نیامده اند این ‏‎ ‎‏نورافکن ها را وصل کنیم. خلاصه اینها رفته بودند و آقای حضرتی را‏‎ ‎‏آورده بودند و گفته بودند مشغول شوید. من بر حسب اینکه دستور آقا‏‎ ‎‏نبود دخالت نکردم. آقای حضرتی دو سه تا نورافکن در اتاق نصب کرد. ‏‎ ‎‏دقایقی بعد آقا وارد شد و گفت: اینها را برای چه اینجا نصب کرده اید؟ ‏‎ ‎‏آنها جواب داده بودند که آقا می خواهیم از شما فیلم برداری کنیم و چون ‏‎ ‎‏اتاق تاریک است مجبور شدیم این نورافکن ها را نصب کنیم. چون اگر ‏‎ ‎‏در تاریکی فیلم برداری کنیم چهره تان سیاه دیده می شود. امام فرموده بود ‏‎ ‎‏یاالله زود جمعش کنید. آنها هم سریع ابزار و وسایلشان را جمع کرده ‏‎ ‎‏بودند.‏

[[page 227]]

انتهای پیام /*