مجله خردسال 51 صفحه 10

کد : 95872 | تاریخ : 27/06/1382

رفتگر اسدا...شعبانی رفتگر از خواب پا می­شه از خونه­اش بیرون می­آد و احترامش می­کنند سرمی­خوره ازروی گل تمیز می­شه، خیلی تمیز می­خنده مانند انــار زمین رو جارو می­کنه کوچه­ها روپاک می­کنه غنچه­ی صبح که وا می­شه با چهره­ی خندون و شاد گل­هـا سلامش می­کنند یک حلزون، تپل، مپل پشت سرش یه برگ لیز می­پوشه یک لباس کـار هی گل­هــا رو بـو می­کنه از برگ­خشک­وگردوخاک از آشغال درشت و ریز درخت تو درخت من یه پیرهن نو می­پوشن تمیز می­شه دنیای ما می­کنه جوها رو تمیز کـاج و چنـار و نــارون با دست او آب می­نوشن بــا زحـمت رفتــگرا

[[page 10]]

انتهای پیام /*